اعتماد 24 ساعته Businext سرویس دهنده!

نگرانی پرورش دهندگان ماهی را جدی بگیریم و به تیلاپیا هم فکر کنیم

نگرانی پرورش دهندگان ماهی را جدی بگیریم و به تیلاپیا هم فکر کنیم

کسانی که مطلع هستند می­گویند مجوز پرورش ماهی تیلاپیا در بافق یزد در سه دولت گذشته 4 بار توسط سازمان محترم حفاظت از محیط زیست کتباً صادر شده و موضوع جدیدی نیست. جهت اطلاع و به نقل قول از دوستان مطلع به برخی اسناد اشاره می شود:

  • ارزیابی زیست محیطی توسط موسسه تحقیقات شیلات ایران که نهادی مستقل از سازمان شیلات ایران می­باشد در سال 89 دفاع شده و پس از رفع اشکالاتی که کارشناسان محترم محیط زیست بر آن وارد نموده­اند، تکمیل گردیده و در تاریخ 90.2.5 دفاع نهایی شده و طبق سند 90/5641 تاریخ 90.2.18 مورد تایید سازمان محیط زیست قرار گرفته است
  • درخواست کمیسیون کشاورزی در سال ۱۳۸۷ از شیلات ایران.
  • اولین بار مجوز تولید محیط زیست 90.2.18 .
  • بار دوم مجوز جلسه بافق 93.3.5 .
  • مرحله سوم جلسه دفتر آقاى جهانگیری 94.8.10
  • و چهارمین بار جلسه مجمع تشخیص 94.10.21 .

می­گویند در مناطق مرکزى ایران بحران آب داریم. در خصوص بحران آب، خوشبختانه تکنولوژی پرورش ماهی پیشرفت­های خوبی داشته و ماهی تیلاپیا در سیستم­هایی با مقدار آب در گردش کم قابل تولید است. این سیستم­ها چندین سال است در مرکز پایلوتی در بافق (خشک و بدون آب) در حال اجرا است و تجربیات موفقی حاصل شده است..

در این برهه، تولید ملی گونه­ای که 137 کشور در حال تولید آن هستند و نزدیک به 6 میلیون تن حجم تولیدش هست و مورد تایید فائو است و در کشورهای پیشرو مثل امریکا و کانادا که دارای سختگیرانه­ترین استانداردهای سلامت هستند وارد یا تولید و مصرف می­شود و برای محیط زیست 137 کشور از جمله چین، کره، ژاپن، مالزی، هندوستان، سنگاپور، امارات، تایوان، هنگ کنک، آمریکا، برزیل، کانادا، هلند، لهستان، اسپانیا، سوئیس، انگلستان، آلمان، اندونزی، قطر، کویت، عربستان و بسیاری از کشورهای دیگر مشکلی ایجاد نکرده؛ به سود منافع ملی کشور هست. شاید از نظر مخالفین بى­منطق تیلاپیا 137 کشور از محیط زیست چیزی نمی­دانند و فقط ما میدانیم! یا شاید محیط زیست ما محیط زیست­تر است. یا گونه­های بومی ما گونه­تر. یا شاید آن 137 کشور گونه بومی نداشتند! جالب است که تیلاپیا در آن کشورها هم غیربومی بوده و وارد شده! البته این را هم باید اضافه کرد که حفاظت از گونه­های بومی بسیار ارزشمند است و باید قدردان تمامی کارشناسانى بود که به نوعی حافظ گونه­های بومی کشور هستند . اما اگر با پرورش تیلاپیا مخالف هستند دلیل علمی آن را بیان کنند و از روی اخبار و نشریه­ها و جراید و بحث­های تلگرامی موضع علمی برای خودشان انتخاب نکنند.

کارشناس محترم سازمان محیط زیست می­فرمایند تیلاپیای نیل قطعاً مخرب محیط زیست است. مشخص نیست این جمله چطور بدست آمده. آیا نتیجه مطالعات ایشان یا همکارانشان در سازمان متبوع شان است که مثلا از طریق ارزیابی گونه یا اکوسیستم یا هر چیز دیگری بدست آمده یا نتیجه گزارشات و پژوهش­های انجام شده در سایر کشورها است و یا بر اساس حدس و گمان و استنتاجات شخصی است؟ اگر بر اساس مطالعات ایشان یا سازمانشان باشد پس می­شود پرسید این گزارش این مطالعات کی کی و کجا منتشر شده است؟ رفرنس بدهند مطالعه کنیم. اگر بر اساس گزارشات مشابه سایر کشورها می­باشد بفرمایند در کدام کشور؟ گونه تیلاپیا را نیز مشخص فرمایند چرا که در جهان بیش از 100 گونه تیلاپیا وجود دارد که رفتارهای متفاوتی با هم دارند. رفرنس را اعلام کنند آن را هم ما و هم مردم مطالعه کنیم. اگر هم هیچکدام از اینها نیست، دیگر بحثی نمی­ماند چرا که نظرات شخصی افراد فقط برای شخص همان افراد است و برای دیگران اهمیتى ندارد. در مجموع آنچه مد نظر اندیشمندان داخلی است، گونه نیل است.

در مورد ارزیابی اثرات مخرب تیلاپیا بر اکوسیستم هم که یک ادعاى دیگر مخالفین است باز هم هیچ گزارش مستندى ندارند و بصورت علمی و عدد و رقم هیچ گزارشى نیست. سؤال ما از دوستان مسئولى که در محیط زیست هستند این است که چرا بقیه 137 کشور جهان متوجه این اثرات مخرب نیستن؟. در نهایت باز هم حتى بدون گزارش مستند مى­پذیریم بما بفرمایند دقیقا نقش مخرب تیلاپیای نیل چیست و برای کدام گونه­های بومی خطر افرین است و خطرش از چه نوعی است و چه تعداد از این ماهی منجر به بروز خطر می­شود. در نهایت باید گفت  هر فناوری در جهان دارای ابعاد مثبت و منفی است  تیلاپیا نیز به قول دوست عزیزی اگرچه ماهی مقدس است اما نعوذ باالله مریم مقدس نیست  مهم این است چگونه از فناوری استفاده کنیم ؟ یا اصلا استفاده بکنیم یا نه؟ واقعا ما در مورد پرورش یا عدم پرورش این ماهى تیلاپیا گرفتار نوعى افرادى داراى جمود فکرى شده­ایم.  تفکرات دواعش دور ور خودمان رفتار کنیم؟

در مورد تیلاپیاى نیل هم میتوان  تا ابد بهانه آورد اما به نظر 9 سال وقت تلف کردن کافى است و فرصت سوزى بس است.

اگر مخالفت دوستان محیط زیستى را بى پایه و حقیقتا ناشى از ضعف علمى و بهانه هایى واهى مى دانم اما گروهى از مخالفین تیلاپیا بخشى از جامعه پرورش دهندگان ماهى هستند که معتقدم نگرانى هاى آنان را باید جدى گرفت و شنید و برطرف ساخت. اینان به حق نگرانند و مى پندارند که با آمدن رقیبى سرسخت وضع معیشتشان از این که هست بدتر مى شود و از سازمان شیلات مى خواهند قبل از ایجاد صنعتى جدید ، وضعیت مشکلات آنان را برطرف کنند.

باید میان این نوع مخالفت و بلکه به عبارت صحیح تر نگرانى پرورش­دهندگان سردابى و گرمابى با تیلابیا نسبت به مخالفت کور برخى کارشناس نما تفاوت قائل شد و حقیقتا بنده هم معتقدم تا قبل از روشن شدن این مسئله ( و خصوصا موضوع مهم توسعه بازار داخلى و افزایش مصرف سرانه) نباید نسبت به فراگیر کردن پرورش تیلاپیا اقدام کنیم.