انقلاب IMTA به رهبری Dr Thierry Chopin

by Jonah van Beijnen and Gregg Yan
نویسندگان: Jonah van Beijnen و Gregg Yan
این مقاله به بررسی تاثیر بنیادین تیری شوپن میپردازد؛ کسی که مفهوم “پرورش آبزیانی که در سطوح مختلف زنجیره غذایی قرار دارند را در یک سیستم یکپارچه و در کنار هم (IMTA)” نهادینه و به دنیا معرفی نمود. او IMTA را بهعنوان «پرورش گونههای آبزی با سطوح تغذیه ای مختلف در کنار هم و با کارکردهای مکمل اکوسیستمی» معرفی نمود؛ رویکردی که به «راهحلی برد-برد برای انسان و کره زمین» منجر میشود.
شوپن بیان نمود که ارزش کامل IMTA تنها زمانی آشکار میشود که در کنار تولید آبزی خوراکی، خدمات حیاتی اکوسیستمی آن نیز در نظر گرفته شود. او هشدار میداد که پذیرش این سیستم بهسرعت رخ نخواهد داد، بهویژه در جهان غرب که در حال حاضر به کشت تک گونه ای , و روند خطی استفاده از منابع و بدون بازچرخانی آنها و سود آوری در کوتاه مدت تمایل دارد.

Dr Thierry Chopin فقید در حال نگهداشتن دو گونه جلبک دریایی: (Saccharina latissima) در سمت چپ و (Alaria esculenta) در سمت راست. هر دو گونه در سایت آبزیپروری شرکت Magellan Aqua Farms Inc. در خلیج Fundy، New Brunswick، کانادا پرورش داده شدهاند.
پرورش آبزیانی که در سطوح مختلف زنجیره غذایی قرار دارند، در یک سیستم یکپارچه و در کنار هم (IMTA) را برخی به عنوان ویرایش دوم از کشت توام چندگونه ای میشناسند. در این روش با شناسایی و استفاده از فرآیندهای طبیعی به طور همزمان در کنار تولید محصولات متنوع، پسماندها تجزیه شده و مزایای زیادی را هم برای مردم و هم برای سیاره زمین فراهم می نماید.
بهعنوان مثال، یک مزرعه بزرگ ماهی را در نظر بگیرید که در آن انواع کفال، خیارهای دریایی، صدفها و مانگروها بهصورت هماهنگ پرورش داده میشوند تا غذای خورده نشده و ضایعات را به پروتئین تبدیل کنند. در حالی که ماهی کفال و خیارهای دریایی غذای خورده نشده را مصرف میکنند، صدفها بهطور فعال ذرات معلق را فیلتر میکنند. مانگروها و سایر گیاهان نیز مواد مغذی اضافی را از آب جذب میکنند تا مقدار آن از حد متعارف فراتر نرود.
این یک وضعیت برد-برد است که تضمین می نماید مقدار زیادی از نیتروژن و فسفر موجود در خوراک یا توسط حیواناتی مثل ماهی و صدفها جذب شود و به شکل گوشت بهطور سودآور فروخته شوند، یا توسط موجوداتی مثل مانگروها که فواید ملموس دیگری ارائه میدهند، مصرف میشود.
بهعنوان نمونه، جنگلهای مانگرو نهتنها زیستگاه بسیاری از موجودات را فراهم و تا پنج برابر بیشتر از اکثر جنگلهای گرمسیری کربن را ذخیره میکنند، بلکه خدمات اکوسیستمی آنها میتواند برای تثبیت کربن و مالیات انتشار کربن استفاده شود و IMTA را در جهانی که به سرعت مفهوم کاهش کربن را درک می کند، از نظر هزینه های بهره برداری این سیستم، رقابتیتر کند.
دکتر تیری شوپن فقید (که در ژوئیه 2024 درگذشت) و همکارش جک تیلورIMTA را در سال 2004 به جهان معرفی کردند. در ادامه گوشه هایی از دوران کاری و دیدگاه های ارزشمند او در حوزه پرورش آبزیان دریایی ارائه شده است.
شروع با جلبکهای دریایی
تیری شوپن در فرانسه بزرگ شد و دکترای خود را از دانشگاه Western Brittany دریافت کرد. بهعنوان یک اکوفیزیولوژیست و بیوشیمیست، تحقیقات او بر رابطه بین تولید فایکولوئیدها، مانند carrageenans[1] تولیدشده توسط جلبکهای قرمز، و در دسترس بودن مواد مغذی در آب دریا متمرکز بود.
او در سال 1989 به کانادا مهاجرت کرد و مدتی بعد به آبزیپروری و بهویژه به نقش جلبکهای دریایی در تصفیه زیستی و چگونگی استفاده از مواد مغذی اضافی تولیدشده در قفسهای پرورش ماهی آزاد، علاقه مند شد. علاقه و اشتیاق او در نهایت منجر به توسعه مفهوم IMTA گردید.
او استاد دپارتمان علوم زیستی دانشگاه New Brunswick در Saint John بود و مدیر آزمایشگاه تحقیقاتی Seaweed and Integrated Multi-Trophic Aquaculture (IMTA) نیز بود. دکتر شوپن همچنین سابقه ریاست انجمن آبزی پروری کانادا، انجمن فیزیولوژی آمریکا و انجمن بین المللی گیاهان دریایی را دارد.
علاوه بر این، شوپن در سال 2016 شرکت خود، شوپن Coastal Health Solutions Inc را تأسیس کرد و همچنین بهعنوان کنسول افتخاری فرانسه فعالیت داشت.
[1] Carrageenans نام گروهی از پلیساکاریدهای محلول در آب است که از جلبکهای قرمز استخراج میشوند و در صنایع غذایی، دارویی و صنعتی بهعنوان ژلدهنده، غلظتدهنده و پایدارکننده استفاده میشوند.

Steve Backman، مالک شرکت Magellan Aqua Farms Inc.، در حال نگهداشتن یک ردیف (Saccharina latissimi[2]) در سایت این شرکت در خلیج Fundy، New Brunswick، کانادا.
[2] Saccharina latissima که با نامهای «کلپ قندی» یا «کلم دریایی» نیز شناخته میشود، نوعی جلبک دریایی قهوهای رنگ و خوراکی است که در مناطق ساحلی بسیاری از دریاها در سراسر جهان یافت میشود. این جلبک به عنوان یک تولیدکننده اولیه در اکوسیستمهای دریایی عمل میکند و مواد گیاهی را به زنجیره غذایی ساحلی میرساند. همچنین، جنگلهای سهبعدی حاصل از این جلبکها زیستگاه مناسبی برای جانوران مختلف فراهم کرده و به تنوع زیستی بالا کمک میکنند، که این موجودات از آن برای تغذیه و مخفی شدن استفاده میکنند. این جلبک به طور گسترده در صنعت لوازم آرایشی نیز مورد استفاده قرار میگیرد و به دلیل خواص آبرسانی و ضد التهابیاش شناخته شده است.

یک ردیف جلبک (Saccharina latissima) که در سایت شرکت Magellan Aqua Farms Inc. در خلیج Fundy، New Brunswick، کانادا پرورش داده شده است.
آبزیپروری یکپارچه چندتغذیه ای: در آغوش گرفتن سیستمهای طبیعی
شوپن و تعدادی از همکارانش در سال 2004 یکی از اولین و مهمترین مقالات خود درباره IMTA را منتشر کردند و آن دلیل و روند استفاده از جلبکهای دریایی بهعنوان بیوفیلتر برای آبزیپروری دریایی را توضیح دادند. تا فوریه 2021، این مقاله به نقطه عطف قابل توجهی رسید و در بیش از ۱۰۰۰ مقاله از پژوهشگران، مورد استناد قرار گرفت.
شوپن IMTA را اینگونه توصیف کرد: « پرورش آبزیانی که در سطوح مختلف زنجیره غذایی قرار دارند، در کنار هم، با کارکردهای مکمل اکوسیستمی، بهگونهای که غذای خورده نشده، پسماندها، مواد مغذی و ضایعات مربوط به یک گونه، بازیافت شده و به کود، غذا و انرژی برای سایر اجزای سیستم تبدیل و از تعاملات بین گونهها بهرهبرداری می شود. در این روش آبزی پروران، پرورش آبزیان با تغذیه دستی (مثل ماهیان) را با آبزیپروری بدون غذادهی ترکیب نموده و مواد معدنی به مصرف جلبکها یا سایر گیاهان آبزی و مواد آلی مازاد حاصل از غذادهی، به مصرف گونههای فیلتر فیدر و پسمانده خوار می رسد و به این ترتیب آنچه که پیشتر بهعنوان پسماند یا ضایعات یک گونه پرورشی محسوب میشد، اکنون به محصولات جانبی تبدیل میشوند که توسط گونههای دیگر استفاده شده و در سیستم های کارامدتر و مسئولانه تر تولید غذا، بهعنوان محصول اضافی، تنوع اقتصادی بیشتری را ایجاد می کند. این همان الگوبرداری از طبیعت است؛ به سادگی تقلید از کاری که طبیعت انجام میدهد».
با پرورش ماهی در کنار گونههای فیلتر فیدر مانند دو کفه ای ها یا جلبکها کیفیت آب بهبود مییابد. تحقیقات انجام شده در کانادا نشان میدهد که پرورش جلبکها و ماسل ها در نزدیکی مزارع ماهی آزاد، نرخ رشد جلبک ها و ماسل ها را تا 50% بیشتر از پرورش تک گونه ای افزایش می دهد.
در طی یک دهه گذشته، IMTA بهعنوان روشی برای تولید غذای بیشترو با حداقل ضایعات نزد جامعه علمی و بخش غیردولتی پذیرفته شده و همانطور که شوپن گفته است: «استناد بیش از ۱۰۰۰ بار به این مقاله، اعتبار مفهوم IMTA را تایید میکند».
بهینهسازی، یکپارچهسازی و همکاری، حیاتی هستند
ایدهها و آزمایشهای شوپن ابتدا با آزاد ماهیان ، جلبکها و صدف ها شروع شد که منطقیترین گونهها برای تمرکز در شرق کانادا بودند. با این حال، او بر نیاز به متنوع کردن ترکیب گونه ای در IMTA به منظور بهینهسازی عملکرد در آبها و مناطق مختلف تأکید کرد.
همانطور که اخیراً سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (FAO) تأکید کرده، استفاده از گونههای بومی و حفظ تنوع در سیستمهای تولید، به پرورشدهندگان اجازه میدهد رویکردی مطابق با اصول اکولوژیکی داشته باشند و در برابر خطراتی مانند شیوع بیماریها و تغییرات اقلیمی تاب آوری بیشتری نشان دهند. دور شدن از کشت تک گونه ای و سازگار شدن با سیستمهای طبیعی چندتغذیه ای ویژگی اساسی IMTA است.
پس از دههها تجربه میدانی، شوپن نتیجه گرفت که سیستمهای IMTA برای شرکتهای کوچک و متوسط که ارتباط نزدیکتری با جوامع محلی داشته و آزادی بیشتری برای تعیین رویههای عملیاتی خود دارند، مناسبتر است، زیرا در شرکتهای بزرگ سهامداران تنها به سود آوری کوتاهمدت توجه دارند.
شوپن تأکید داشت که IMTA یک مفهوم است، نه یک فرمول، و موفقیتش به تحقیقات مداوم روی گونهها و ترکیبهای مختلف وابسته است. برای مثال، چون ماسل ها ذرات آلی بزرگتر از ۱۰۰ میکرون را دفع میکنند، اضافه کردن توتیا و خیار دریایی ظرفیت فیلتراسیون ذرات آلی بزرگتر را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و در عین حال ترکیب محصولات متنوعتری ایجاد میکند.
یکپارچهسازی و همکاری نزدیک نیز حیاتی هستند. شوپن می گفت که در کانادا، صیادان لابستر و پرورشدهندگان ماهی آزاد اغلب بر سر محل صید و پرورش با هم اختلاف دارند، در حالی که نباید اینطور باشد، زیرا حوالی مزارع ماهی آزاد، توزادگاه های عالی برای پرورش لابسترهای جوان هستند. با همکاری صیادان لابستر و پرورشدهندگان ماهی آزاد، علاوه بر اینکه هر دو گروه میتوانند از عملکرد بالاتر و مزایای اقتصادی بهرهمند شوند، روابطشان هم دوستانهتر و صمیمانهتر میشود و اختلافات یا تنشها کاهش پیدا میکند.
شوپن همچنین دریافت که مزرعه داران در پرورش ماهیان، بیمهرگان یا جلبکها به یک اندازه مهارت ندارند و عمدتاً به حوزه تخصصی خود پایبند هستند باشند. لذا پرورشدهندگان باید همکاری نزدیکی برای هماهنگی فعالیتهای خود داشته باشند. شوپن توضیح داد که هنگام صحبت از «کشت در مجاورت» سوءتفاهمهای زیادی وجود داشته است. «ما با پرورش ماهی آزاد، صدف ها و کاهوی دریایی شروع کردیم تا در محدوده یک مزرعه ماهی پرورش داده شوند، چون مجبور بودیم طبق مقررات کانادا در آن زمان عمل کنیم. با این حال، این نشاندهنده مقیاس واقعی اکوسیستمهای عملکردی مزارع آبزیپروری نیست».
از آنجا که انواع مختلف مواد مغذی در مقیاسهای مکانی و زمانی مختلف در محیط زیست منتشر میشوند، لذا استراتژیهای متفاوتی برای جمع آوری آنها باید طراحی شود. عبارت «یکپارچه» در IMTA باید بهعنوان پرورش در مجاورت یا همسایگی در نظر گرفته شود و منظور از آن یک فاصله مطلق و یا دلخواه (مثل ۵۰۰ متر، یک کیلومتر یا پنج کیلومتر) نیست بلکه متصل و مرتبط بودن آبها و رسوبات از نظر عملکردهای اکوسیستمی مورد نظر است. این بدان معنی است که اجزای مختلف یک سیستم IMTA لازم نیست دقیقاً در یک مکان باشند، بلکه کل خلیجها یا مناطق میتوانند واحدهای مدیریت IMTA در چارچوب استراتژی مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ( Integrated Coastal Area Management (ICAM) باشند.
مزارع کشت تک گونه ای در مناطق ساحلی و زیستگاه های آبهای شیرین ممکن است در آینده نزدیک توسط قانونگذاران منسوخ شوند، بنابراین برای سرمایهگذاران بهتر است که به سیستمهای قدیمی رجوع کنند و اینجاست که IMTA وارد عمل میشود.
IMTA نیازمند عملیات پرورشی دقیق و برنامهریزیشده است تا از ایجاد تضادهای پرهزینه و آسیبرسانی به سایر کاربران مناطق ساحلی جلوگیری کند. یک مطالعه وسیع بر روی پرورش ماهی آزاد در سیستم IMTA در کانادا نشان داد که این روش اثرات زیستمحیطی پرورش ماهی را کاهش داده و در عین حال به جوامع محلی سود میرساند.
همه پرسش شوندگان در این مطالعه معتقد بودند که محصولات تولید شده در سیستم IMTA برای مصرف، ایمن و سالم هستند و نیمی از آنها حاضر بودند برای محصولاتی که با این برچسب عرضه میشوند، هزینه بیشتری بپردازند. بنابراین استفاده از سیستم IMTA میتواند ریسک مالی سرمایهگذاران و ریسک محبوبیت محصول را کاهش دهد.

صدف های دریایی و آب شیرین، گونههای فیلتر فیدر هستند که بهطور مداوم ذراتی کمتر از ۱۰۰ میکرون را از آب عبور میدهند. آنها جزو اجزای مفید سیستمهای آبزیپروری یکپارچه چندتروفی بهشمار میروند.

چراغ شناور زیرآبی حاوی اسکالوپ های دریایی در سایت شرکت Magellan Aqua Farms Inc. در خلیج Fundy، New Brunswick، کانادا.
منبع عکس: Steve Backman
موانع پیش روی IMTA
مقررات بیش از حد سختگیرانه
سالمون، دستکم در جهان غرب، هنوز گونه غالب پرورشیافته در آبهای دریایی است. در بسیاری از کشورها از جمله کانادا و نروژ، قوانین آبزیپروری بر پایه مزارع سالمون شکل گرفتهاند، بهویژه برای مقابله با بیماریها در تککشتهای فشرده. با این حال، اکنون روشن شده که این مقررات ممکن است بهطور غیرعمد مانع نوآوری در روشهای آبزیپروری شوند.
برای مثال در کانادا، قانونگذاران سیستمهایی برای استراحت مزارع سالمون ایجاد کردهاند. هر دو سال یکبار، سایتهای آبزیپروری باید پاکسازی شوند تا فرصت بازیابی فراهم شود. اما چرا موجودات Bioremediator[1] مانند دوکفه ای ها نیز باید از سایتها برداشته شوند؟ انگیزه یک پرورشدهنده برای دور ریختن تنها اسکالوپ دریایی پیش از رسیدن به اندازه تجاری چیست؟
قانونگذاران تمایل دارند تا مقررات را دقیقاً در مورد محدوده منطقه ای که واگذار شده است، اعمال کنند. شوپن توضیح داد که: «قانونگذاران لازم است رویکردی جامعتر و مبتنی بر اکوسیستم اتخاذ کنند و تعاملات بین گونهها، شرکتهای مختلف، ذینفعان آنها و سایر ساکنان مناطق ساحلی را در نظر بگیرند.» فرآیندهای طبیعی نمیتوانند به شکل ساده و محدود به چهار بویه تعیین کننده حدود مزرعه باشند. بنابراین، قانونگذاران باید همانند مادر طبیعت، کمی هوشیارتر و با بهره برداران سازگارتر باشند.
محاسبه هزینهها، قیمتها و ارزشهای واقعی
شرکت های بزرگ پرورش ماهی آزاد همچنان بر برگشت سرمایه در کوتاه مدت تمرکز دارند. از آنجا که پیامدهای بیرونی فعالیت محاسبه نشده و در هزینه و فایده مورد توجه قرار نمی گیرند، این روشها به تداوم یک اقتصاد نادرست کمک میکنند. با این نگاه، شرکتهای بزرگ سالمون که پول خوبی به دست میآورند، لزومی برای تغییر احساس نمی کنند؟ و از آنجا که برای تغییر تحت فشار نیستند، همچنان تأثیرات زیستمحیطی را به جوامع محلی، ذینفعان و نسلهای آینده منتقل میکنند.
شوپن و همکارانش ۱۱ مقاله درباره ارزش اقتصادی و مزایای IMTA منتشر کردهاند. همه این مطالعات نشان دادند که IMTA در بلندمدت سودآورتر از کشت متعارف تک گونه ای ماهی (آزاد) است. شوپن یادآوری کرد: «تمام این محاسبات بر اساس اعداد ارائهشده توسط صنعت آبزیپروری است، پس جای تعجب است که چرا آنها مایل به پذیرش این داده ها نیستند و IMTA را سریعتر بهکار نمیگیرند.» آنها همچنین توانستند ماهی آزاد تولیدشده از طریق IMTA را با ۱۱ ٪ افزایش قیمت در مهمترین خرده فروشی مواد غذایی کانادا به فروش برسانند.
قیمتگذاری واقعی محصول میتواند در سالهای آینده نقش ارزشمندی ایفا کند. نسلهای جوانتر نسبت به پایداری و شفافیت زنجیرههای تأمین حساستر هستند. بهعنوان مثال، هلند برنامه ارزشگذاری واقعی ( True Price Initiative) را توسعه داده است که هزینههای مرتبط با آلودگی محیط زیست، شرایط کار ناعادلانه و عوامل دیگر را محاسبه میکند.
محصولات با مصرف بیشتر کربن یا نیروی کار، علاوه بر قیمت فروش، با قیمت واقعی خود نیز روی قفسهها نمایش داده میشوند، که میتواند حدود ۲۰٪ بالاتر از برچسب فروش باشد. خریداران این امکان را دارند که بهطور داوطلبانه قیمت واقعی کالا را پرداخت کنند. این سیستم هماکنون برای کالاهایی مانند شکلات، موز و قهوه اجرا میشود.
اگر همین کار برای ماهی آزاد انجام شود، ماهی تولیدشده از طریق IMTA نسبت به ماهی تولید شده در کشت متراکم که تأثیرات محیطی را در هزینههای تولید لحاظ نمیکنند، ترجیح داده خواهد شد.
مهمتر از همه، این رویکرد باعث میشود جامعه مجددا درباره اهمیت بخشی کورکورانه به پول و بازده مالی بدون در نظر گرفتن آثار زیست محیطی فکر کرده و دیدگاه جامعتری نسبت به آنچه واقعاً خوب است پیدا کند. این کار امکان تولید غذای مغذی و عادلانه برای انسان و کره زمین را بهتر فراهم میکند.
شوپن تأکید داشت که برای محاسبه ارزش کامل IMTA ، ارزش گونههای برداشت شده ( بدون غذادهی) نباید تنها بر اساس بیوماس آنها بهعنوان مواد غذایی سنجیده شود، بلکه خدمات حیاتی اکوسیستم که این گونه ها ارائه میدهند نیز باید لحاظ شود. بهعنوان مثال، گیاهان دریایی جذب کننده مواد مغذی هستند و ارزش این امر با در نظر گرفتن ۳۲.۴ میلیون تن تولید جهانی، بین ۱.۲ تا ۳.۵ میلیارد دلار آمریکا برآورد میشود، یعنی حدود ۲۶.۲٪ از ارزش تجاری فعلی گیاهان دریایی (۱۳.۳ میلیارد دلار).
در حالی که مردم بر مالیات انتشارکربن تمرکز دارند، شوپن معتقد بود باید مفهوم اعتبارات معاملاتی مواد مغذی (Nutrient Trading Credits – NTC) به ویژه برای بازیافت نیتروژن و فسفر نیز ایجاد شود. این اعتبارها میتوانند بازده بسیار بالاتری نسبت به مالیات انتشار کربن داشته باشند.
شناسایی و اجرای NTC میتواند قیمت عادلانهای به آبزیپروری بدون غذادهی بدهد. آنها میتوانند بهعنوان ابزارهای مالی و مقرراتی برای تشویق پرورشدهندگان تکگونهای به در نظر گرفتن IMTA بهعنوان گزینهای عملی برای جایگزینی روشهای فعلیشان استفاده شوند.
چرخههای کوتاه پروژه
پروژهها در اتحادیه اروپا و دیگر مناطق معمولاً چهار سال طول میکشند، در سال اول ذی نقشان با یکدیگر آشنا میشوند؛ در سال دوم متوجه میشوند که برای بهدست آوردن مقایسههای معنادار باید روشهای خود را استاندارد کنند؛ در سال سوم دادههای مفیدی جمعآوری میکنند؛ و در سال چهارم پروژه را جمعبندی کرده و گزارش را مینویسند.
[1] Bioremediator به موجوداتی گفته میشود که قادرند آلودگیها یا مواد اضافی را در محیط زیست تصفیه یا پاکسازی کنند.

Brian Goggin (دانشجوی کارشناسی ارشد؛ چپ) و Thierry Chopin (راست) در حال نشان دادن تولید برگهای بالای سطح و تولید ریشههای زیر سطح در سیستم آکوآپونیک توسعهیافته در دانشگاه New Brunswick Saint John Campus.
برای جمعآوری دادههای معنادار، تحلیل آنها و انتقال یا انتشار به بدنه صنعت، قانونگذاران و عموم مردم برای اجرا، این دوره فشرده، بیش از حد کوتاه است. برای پیشرفت واقعی در مسیر تحقیق–توسعه–تجاریسازی، برنامههای استراتژیک و دقیق باید در مقیاس دههها طراحی شوند تا پذیرش پایدار روشهای نوآورانه تضمین شود.
آینده آبزیپروری یکپارچه چندتروفی
علاوه بر افزایش آگاهی عمومی درباره قیمت واقعی، ترکیب متنوع گونهها و بهبود روشها و فناوریها، IMTA باید همزمان با دو روندی که امروزه مشاهده میکنیم (انتقال مزارع به مناطق فراساحلی و انتقال مزارع به خشکی) حرکت کند: اگر تعداد زیادی از مزارع به مناطق فراساحلی انتقال یابند، این مناطق شلوغ خواهند شد و افزیش مواد مغذی بهسرعت به یک معضل تبدیل میشود، همانطور که از تجربه صیادی آموختیم که اقیانوس آنقدر وسیع نیست که قبلاً تصور میکردیم.
اگر مراکز تکثیر ماهی آزاد برای مدت طولانیتری فعال و به تولید بچهماهی نیز مشغول شوند میزان پساب بیشتر و مغذی تری را تولید خواهند کرد که نیاز به تصفیه دارند. با توجه به اینکه فسفر در آبهای شیرین مسئله اصلی است (برخلاف نیتروژن در محیط دریایی)، استراتژی فعلی، رسوبدهی شیمیایی آن برای تولید لجن است که توسط شرکتهای خاصی جمعآوری میشوند و با تبدیل لجن به کمپوست، این شرکت ها دو سر برد هستند. شوپن معتقد بود که مراکز تکثیر ماهی میتوانند اصول IMTA را با تنوعبخشی به عملیات خود و استفاده از آکوآپونیک بپذیرند و ضایعات را به محصولات جانبی تبدیل کرده و درآمد و محصولات اضافی تولید کنند.
کاربردهای زیادی برای مفهوم IMTA وجود دارد؛ مفهومی انعطافپذیر و در حال تکامل که میتوان آن را در سراسر جهان، در سیستمهای آبزی پروری در دریا و خشکی، آب های شیرین و شور و اقلیمهای معتدل یا گرمسیری بهکار گرفت. برای سوار شدن بر موج آینده، پرورشدهندگان امروز، باید همین حالا با این رویکرد آزمایش ها را آغاز کنند.
برای تغذیه جهان تنها یک نظام مطلق از IMTA وجود ندارد. اگرچه مفهوم IMTA تعمدا” بسیار گسترده تعریف می شود، برای هر منطقه خاص نیاز به رویکردی جزئی و دقیق و تفضیلی تر است. گونههای بومی مختلف و شرایط اقلیمی، محیطی، زیستی، فیزیکی، شیمیایی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی متفاوت، طبیعتاً منجر به انتخابهای متفاوت خواهند شد.
شوپن می گفت: «مردی که در سال ۱۹۹۳ تویوتا پیروس (خودروی هیبریدی شرکت تویوتا) را توسعه داد، در سال ۲۰۰۵ به مهندس ارشد تویوتا تبدیل شد. او میداند که پذیرش فناوری جدید، مستلزم زمان است. او اکنون پیشبینی میکند که خودروهای برقی و با پیل سوختی هیدروژن به خودروهای غالب جهان تبدیل خواهند شد اما در سال 2050!». شوپن هم مانند وی واقعبین بود: «ما هنوز در ابتدای مسیر IMTA هستیم. پذیرش IMTA یکشبه اتفاق نمیافتد، بهویژه در جهان غرب که در حال حاضر کشت تک گونه ای، روند خطی و سوددهی در کوتاهمدت را ترجیح میدهد. ما به صبر، عزم و پشتکار نیاز داریم تا مردم مزایای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی پرورش گونههای مکمل با هم، ایجاد فرآیندهای اقتصاد چرخشی و بازچرخانی منابع و دستیابی به پایداری بلندمدت را ببینند».
معرفی نویسندگان
Gregg Yan بنیانگذار کمپینBest Alternatives است، کمپینی که برای ترویج غذاهای دریایی پایدار فعالیت میکند و همزمان تجارت ماهیان زینتی و بیمهرگان صیدشده از طبیعت را متحول میکند. او پیشتر مسئول ارتباطات در WWF، Oceana و بخش CSR انجمن مدیران ارتباطات آسیا-اقیانوسیه بوده است. Yan که یک محیطبان و کاوشگر چندینبار برنده جوایز شده، بهطور منظم درباره آبزیپروری، کشاورزی، حفاظت از حیات وحش و انسانشناسی مینویسد و همزمان عکسهایی برای کتابها، مجلات و موزهها میگیرد. برای دنبال کردن آثار او میتوانید صفحهاش را درFacebook دنبال کنید.
Jonah van Beijnen یک زیستشناس است که بر صیادی و آبزیپروری پایدار تمرکز دارد و معتقد است تولید و مصرف پایدار غذاهای دریایی کلید تضمین جهانی بهتر برای همه است. در سال ۲۰۰۸، او Fins and Leaves را در فیلیپین تأسیس کرد و یکی از نخستین مزارع پرورش ماهی هامور (Epinephelus spp.) کشور را توسعه داد. علاقهمندیهای او شامل ماهی تون است و با صیادیها و پروژههای حفاظت از ماهی تون در سراسر جنوب شرق آسیا و اروپا همکاری کرده است.
Jonah van Beijnen یک زیستشناس است که بر صیادی و آبزیپروری پایدار تمرکز دارد و معتقد است تولید و مصرف پایدار غذاهای دریایی کلید تضمین جهانی بهتر برای همه است. در سال ۲۰۰۸، او Fins and Leaves را در فیلیپین تأسیس کرد و یکی از نخستین مزارع پرورش ماهی هامور (Epinephelus spp.) کشور را توسعه داد. علاقهمندیهای او شامل ماهی تون است و با صیادیها و پروژههای حفاظت از ماهی تون در سراسر جنوب شرق آسیا و اروپا همکاری کرده است.
او از طریق شرکت VB Consultancy به ارائه خدمات مشاوره ادامه میدهد تا به پروژهها، شرکتهای خصوصی و دولتها در بهبود پایداری عملیات صیادی و آبزیپروری کمک کند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید با آدرس jonah@vb-consultancy.com تماس حاصل فرمائید.

