مطالعهای از دانشگاه میشیگان نشان میدهد برنامهریزی راهبردی میتواند تأثیر آبزیپروری دریایی بر تنوع زیستی را کاهش دهد

نویسندگان گزارش: اما لپ و گرتا فیر – ۱۰ آوریل ۲۰۲۵
مطالعه اخیر دانشگاه میشیگان نشان داده است که با افزایش تقاضا برای غذاهای دریایی به دلیل رشد جمعیت، برنامهریزی راهبردی در خصوص مکان احداث مزارع آینده آبزیپروری دریایی میتواند تأثیرات زیانباری که این مزارع بر تنوع زیستی دارند را کاهش دهد. آبزیپروری دریایی، یا پرورش آبزیان برای مصرف غذایی، میتواند با افزایش تخریب زیستگاهها و پدیده اتروفیکاسیون (افزایش مواد مغذی در آب) به تنوع زیستی آسیب برساند.
مطالعه نشان داد که برنامهریزی فضایی یا آمایش سرزمین ( Spatial planning) اگر برای تمامی مزارع آینده آبزیپروری به کار گرفته شود، میتواند تا سال ۲۰۵۰ آسیب این صنعت به تنوع زیستی دریایی جهانی را تا ۳۰.۵ ٪ نسبت به سطح سال ۲۰۲۰ کاهش دهد. آمایش سرزمین میتواند در حوزه محیطزیست برای ساماندهی استفاده از زمین و فعالیتها با هدف حفاظت از محیط به کار رود.
نیل کارتر، دانشیار محیطزیست و یکی از نویسندگان این مطالعه در مصاحبهای با نشریه دیلی میشیگان گفت زیرساختهایی که از مزارع پرورش ماهی پشتیبانی میکنند، میتوانند به اکوسیستمهای دریایی که در آنها فعالیت دارند، آسیب بزنند.
او گفت: «تمام روشهای مختلفی که پرورشدهندگان ماهی برای مدیریت تورهایشان استفاده میکنند میتواند بسیار گسترده باشد. بنابراین اگر مزارع ماهی را در نواحی حساس مانند مانگروها یا گیاهان دریایی قرار دهند که از نظر زیستی بسیار غنی هستند این میتواند تأثیرات زیادی بر زیستگاه گونههای مختلف داشته باشد. در واقع این ، زیرساختهای مرتبط هستند که معمولاً باعث تخریب زیستگاهها میشوند.»
کارتر افزود که بسته به نوع غذایی که در این مزارع تولید میشود، تفاوتهایی در تأثیرات زیستمحیطی وجود دارد.
او گفت: «همچنین باید در نظر داشت که چه چیزی در مزرعه تولید میشود. آیا این موجودات دوکفهای هستند؟ ماهیهای بالهدارند؟ یا میگو؟ بنابراین ماهیت گونههایی که پرورش داده میشوند تأثیر زیادی بر نوع تخریب زیستگاه و میزان نیتروژن و فسفری که مصرف میشود دارد.»
دیکیانگ ما، نویسنده اصلی این مطالعه و پژوهشگر پسادکتری در مدرسه محیطزیست و پایداری، در ایمیلی به دیلی میشیگان توضیح داد که نتایج این مطالعه برای صنعت غذاهای دریایی چه اهمیتی دارد.
او گفت: «یافتههای ما میتواند به تصمیمگیرندگان کمک کند تا مزارع آبزیپروری دریایی را طوری برنامهریزی کنند که کمترین تأثیر را بر تنوع زیستی دریایی داشته باشند.» این مطالعه تأثیر انباشت آبزیپروری دریایی (cumulative impact from mariculture: CIM) را اندازهگیری و این تأثیرات را بر ۲۰,۰۱۳ گونه مختلف از جانوران دریایی محاسبه نمود. بر اساس این مطالعه یافتن بهترین مکان برای مزارع جدید مستلزم در نظر گرفتن این است که آیا گونههای یک منطقه در برابر تغییرات زیستمحیطی ناشی از مزارع پرورش ماهی مقاوم هستند یا آسیبپذیر.
کارتر همچنین گفت ضروری است که دولتها جوامع محلی را در تصمیمگیریها برای گسترش یا تغییر شیوههای پرورش ماهی دخیل کنند. او گفت: «چیزی که نمیخواهیم اتفاق بیفتد این است که یک مدیریت کاملاً از بالا به پایین و نسخهپیچیشده برای کاهش تأثیر بر تنوع زیستی دریایی اجرا شود، بهگونهای که جوامع محلی را نادیده گرفته یا به حاشیه براند و محدودیتهای آنها، مکانهایی که میتوانند بروند و چگونگی مدیریت فعالیت شیلاتی شان را در نظر نگیرد.»
پاتریک لی، دانشجوی سال آخر LSA و رئیس گروه آکواپونیک میشیگان، به دیلی گفت برنامهریزی راهبردی برای پرورش ماهی ضروری است. او گفت: «از دست دادن تنوع زیستی مسئله مهمی است چون باید به محیط اطراف سیستم دسترسی داشته باشیم. برنامهریزی راهبردی همراه با ادغام فناوریهای جدید میتواند این نوع پرورش را کارآمدتر کند.»
بریانا آبراهامز، دانشیار دانشگاه واشنگتن و یکی از نویسندگان این مطالعه، به دیلی گفت آینده پرورش آبزیان میتواند به تأمین غذای جمعیت رو به رشد زمین کمک کند و در عین حال آسیب زیستمحیطی را به حداقل برساند.
او گفت: «ما بهخوبی میدانیم که آبزیپروری برای تأمین نیازهای تغذیهای جمعیت جهانی انسانها اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین اینطور نیست که بگوییم آبزیپروری ذاتاً منفی است یا نمیتواند پایدار باشد. ما میگوییم که باید برنامهریزی راهبردی داشته باشیم و با همین رویکرد توانستیم نشان دهیم که میتوانیم نیازهای روزافزون به تولید غذاهای دریایی را برآورده کنیم و در عین حال تأثیر زیستمحیطی کمتری داشته باشیم.»
مشارکتکنندگان در این گزارش از دیلی نیوز، اما لپ و گرتا فیر هستند و میتوان با آنها از طریق emmalapp@umich.edu و gcfear@umich.edu تماس گرفت.