چشمانداز صید و آبزیپروری در سال 2030 گزارش بانک جهانی شماره 83177- GLB

مقدمه
تأمین غذای جمعیت جهانی پیشبینیشده ۹ میلیارد نفری تا سال ۲۰۵۰ چالشی دشوار است که محققان، کارشناسان فنی و رهبران سراسر جهان را درگیر کرده است. یک واقعیت نسبتاً کمتر مورد توجه قرار گرفته، اما امیدوارکننده این است که ماهی میتواند نقش عمدهای در برآوردن ذائقه گروه در حال رشد طبقه متوسط جهانی ایفا کند و در عین حال نیازهای امنیت غذایی فقیرترین افراد را نیز تأمین نماید. در حال حاضر، ماهی ۱۶ درصد از کل پروتئین حیوانی مصرفی در جهان را تشکیل میدهد و این سهم از سبد غذایی جهانی احتمالاً افزایش خواهد یافت، زیرا مصرفکنندگانی که درآمدشان در حال افزایش است به دنبال غذاهای دریایی با ارزشتر هستند و آبزیپروری برای پاسخ به این تقاضای فزاینده گسترش مییابد.
آبزیپروری طی دهههای گذشته با نرخ قابل توجهی رشد کرده است. این صنعت به تولید بیشتر غذا کمک کرده، قیمت کلی ماهی را پایین نگه داشته و دسترسی مصرفکنندگان در سراسر جهان به ماهی و غذاهای دریایی را آسانتر کرده است. به همین دلیل، سرمایهگذاری بیشتر در این صنعت برای فناوریهای جدید و ایمنتر، انطباق آنها با شرایط محلی و پذیرش آنها در محیطهای مناسب ضروری است.
اما تأمین پایدار ماهی و پرورش آن بدون تخریب منابع طبیعی مولد و بدون آسیب رساندن به محیط زیست ارزشمند آبی چالشی بزرگ است. ما همچنان شاهد برداشت بیش از حد و غیرمسئولانه در صید و آبزیپروری هستیم. شیوع بیماریها، از جمله مسائل دیگری است که تأثیر زیادی بر تولید گذاشته است ؛ بهویژه اخیراً با سندرم مرگومیر زودهنگام در میگو در آسیا و آمریکا.
در بانک جهانی، ما از مدیران شرکتهای بزرگ غذاهای دریایی میشنویم که آنها میخواهند به زنجیرههای تأمین قابل اعتماد و پایدار از نظر زیستمحیطی دسترسی پیدا کنند. تطابق تقاضای رو به رشد بازار با این علاقه بخش خصوصی به منابع قابل اعتماد و پایدار، فرصتی بزرگ برای کشورهای در حال توسعه است که آماده سرمایهگذاری در بهبود مدیریت صید و آبزیپروری پایدار دوستدار محیط زیست هستند.
با بهرهگیری از این فرصت، کشورها میتوانند شغل ایجاد کنند، به تقاضای جهانی پاسخ دهند و آرمانهای امنیت غذایی خود را محقق سازند.
برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه، پتانسیل قابل توجهی برای بهرهبرداری از فرصتهایی که تجارت غذاهای دریایی فراهم میکند، وجود دارد. این مطالعه از مدلهای پیشرفته اقتصادی عرضه و تقاضای جهانی غذاهای دریایی استفاده میکند که میتوانند روندها و میزان این فرصتها را تحلیل کنند. بینشهای بهدستآمده از این تحقیق میتواند کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته را به یک اندازه از اهمیت و فوریت بهبود مدیریت شیلات در صید و آبزیپروری آگاه سازد، تا تقاضای غذاهای دریایی به روشی پایدار از نظر زیستمحیطی و اقتصادی برآورده شود.
بانک جهانی، در کنار شرکایی مانند IFPRI و FAOمیتواند از تلاشهای کشورهای در حال توسعه برای مدیریت پایدار تولید ماهی از طریق راهحلهای نوآورانه و متناسب حمایت کند.
یورگن فوگل مدیر بخش خدمات کشاورزی و محیط زیست بانک جهانی
خلاصه جامع
برنامه اقدام کشاورزی گروه بانک جهانی World Bank Group (WBG) برای سالهای 2013–۲۰۱۵ چالشهای حیاتی پیش روی بخش جهانی غذا و کشاورزی را خلاصه میکند. پیشبینی میشود جمعیت جهانی تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر برسد و بخش تولید غذا باید با افزایش تولید و کاهش ضایعات، امنیت غذایی و تغذیه این جمعیت رو به رشد را تأمین کند. افزایش تولید باید در شرایطی صورت گیرد که منابع لازم برای تولید غذا، مانند زمین و آب، در دنیایی پرجمعیتتر، محدودتر هستند و از این رو این بخش باید بسیار کارآمدتر در استفاده از منابع مولد عمل کند. علاوه بر این، با توجه به تغییرات اقلیمی جهانی، لازم است شیوههای انجام فعالیتهای اقتصادی در جهان تغییر کند.
صید و آبزیپروری باید با بسیاری از این چالشهای دشوار مقابله کنند. بهویژه با گسترش سریع تولید آبزیپروری در سراسر جهان، پتانسیل زیادی برای افزایش سریعتر عرضه ماهی بهعنوان منبع مهم پروتئین حیوانی برای مصرف انسانی وجود دارد. در طول سه دهه گذشته، تولیدات شیلاتی از محل صید از 69 میلیون تن به 93 میلیون تن افزایش یافته است؛ در همین دوره تولید جهانی آبزیپروری از 5 میلیون تن به 63 میلیون تن رسیده است. (FishStat)
در سطح جهانی، در حال حاضر حدود 16.6 درصد از عرضه پروتئین حیوانی و 6.5 درصد از کل پروتئین مصرفی انسانی را ماهی تشکیل میدهد (FAO 2012). ماهی معمولاً دارای چربیهای اشباعشده، کربوهیدراتها و کلسترول پایین است و علاوه بر پروتئین باارزش، طیف گستردهای از ریزمغذیهای ضروری از جمله ویتامینها، مواد معدنی و اسیدهای چرب امگا-3 چند غیراشباع را فراهم میکند (FAO 2012). بنابراین حتی در مقادیر کم، تأمین ماهی میتواند در رفع امنیت غذایی و تغذیهای در میان جمعیتهای فقیر و آسیبپذیر در سراسر جهان مؤثر باشد.
آبزی پرودری در برخی نقاط جهان و برای برخی گونهها به بهای از بین رفتن محیط زیست طبیعی گسترش یافته است (برای مثال، پرورش میگو و کاهش پوشش جنگلهای حرا) یا تحت فناوریهایی با نیازهای ورودی بالا از طریق صید (مانند پودر ماهی) انجام شده است. با این حال، برخی روشهای آبزیپروری میتوانند با بهرهوری بالا و بدون ورودی مستقیم یا با ورودی کم از دریا ماهی تولید کنند. برای مثال، گونههای دوکفهای مانند صدف، حلزون و اسکالوپ بدون تغذیه مصنوعی پرورش مییابند؛ آنها از مواد طبیعی موجود در محیط پرورش خود در دریا و تالابها تغذیه میکنند.
کپور نقرهای و کپور سرگنده با پلانکتونهای رشد یافته از طریق کوددهی و ضایعات و باقیمانده مواد غذایی گونههای تغذیهشده در سیستمهای چندگونهای پرورش ماهی تغذیه میشوند (FAO 2012).
اگرچه نسبت گونههای غیرتغذیهشده در آبزیپروری جهانی در مقایسه با گونههای سطح بالاتر زنجیره غذایی مانند ماهیان و سختپوستان طی دهههای گذشته کاهش یافته است، این گونهها هنوز یکسوم کل تولید ماهیان خوراکی پرورشی، معادل 20 میلیون تن را تشکیل میدهند (FAO 2012). علاوه بر این، بهرهوری تولید گونههای تغذیهشده بهبود یافته است. برای مثال، استفاده از آرد و روغن ماهی به ازای هر واحد ماهی پرورشی تولیدشده بهطور قابل توجهی کاهش یافته است، همانطور که در سطوح کاهشیافته تدریجی گنجاندن پودر ماهی و روغن ماهی در خوراک ترکیبی آبزیان منعکس شده است (Tacon and Metian 2008). در مجموع، افزایش 62 درصدی در تولید جهانی آبزیپروری در دوره 2000–2008 در حالی محقق شد که عرضه جهانی آرد ماهی 12 درصد کاهش یافت (FAO 2012).
بسیاری از ماهیگیران و پرورشدهندگان ماهی در کشورهای در حال توسعه، خردهمالک هستند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) برآورد کرده است که در سال ۲۰۱۰، حدود ۵۵ میلیون نفر در صید و آبزیپروری مشغول به کار بودهاند، در حالی که بیش از ۹۰ درصد از ماهیگیران جهان به صورت کوچکمقیاس فعالیت دارند. (FAO 2012) برای این تولیدکنندگان کوچکمقیاس، ماهی هم منبع درآمد خانوار و هم منبع مواد مغذی است و تولید پایدار و بهبود بهرهوری میتواند به بهبود معیشت و امنیت غذایی آنها کمک کند. مدیریت پایدار منابع دریایی و ساحلی، از جمله ذخایر ماهی و زیستگاهها، همچنین میتواند به ایجاد و تقویت تابآوری جوامع ساحلی در برابر تهدیدات ناشی از تغییرات اقلیمی کمک کند.
یکی از ویژگیهای مهم این بخش تولید غذا این است که ماهی به میزان زیادی در بازارهای بینالمللی معامله میشود. بر اساس گزارش FAO (2012)، ۳۸ درصد از ماهی تولیدشده در جهان در سال ۲۰۱۰ صادر شده است. این موضوع نشان میدهد که عدم تعادلهای ذاتی در عرضه و تقاضای منطقهای برای ماهی وجود دارد و تجارت بینالمللی از طریق سیگنالهای قیمتی در بازارها سازوکاری برای رفع این عدم تعادلها فراهم میکند (Anderson 2003). بنابراین، برای بحث درباره تولید و مصرف ماهی در یک کشور یا منطقه خاص، درک پیوندهای جهانی عرضه و تقاضای ماهی مهم است، در حالی که شناخت عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضای ماهی در کشورها و مناطق عمده برای نتیجهگیری درباره پیامدهای تجارت جهانی ضروری است. کشورهای در حال توسعه به خوبی در تجارت جهانی غذاهای دریایی ادغام شدهاند و جریان صادرات غذاهای دریایی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته افزایش یافته است. از نظر ارزش، ۶۷ درصد از صادرات صیادی کشورهای در حال توسعه اکنون به کشورهای توسعهیافته اختصاص دارد (FAO 2012).
این گزارش دیدگاهی جهانی از عرضه و تقاضای ماهی ارائه میدهد. بر اساس روندهای تولید شیلاتی اعم از صید و آبزیپروری و روندهای مصرف ماهی در هر کشور یا گروهی از کشورها که تحت تأثیر رشد درآمد و جمعیت قرار دارند، مدل بینالمللی تحلیل سیاست کالاهای کشاورزی و تجارت (IMPACT) که توسط مؤسسه بینالمللی تحقیقات سیاست غذایی (IFPRI) طراحی شده است، نتایج تعامل میان کشورها و مناطق را شبیهسازی کرده و پیشبینیهایی از عرضه و تقاضای جهانی ماهی تا سال ۲۰۳۰ ارائه میدهد. این پیشبینیها تحت فرضیات مختلف درباره عواملی که بهعنوان محرکهای بازار جهانی ماهی در نظر گرفته میشوند، تولید شدهاند. این گزارش حاصل همکاری مشترک بین مؤسسه بینالمللی تحقیقات سیاست غذایی (IFPRI)، FAO، دانشگاه آرکانزاس در پاین بلاف و بانک جهانی است. این کار بر اساس انتشار «ماهی تا ۲۰۲۰» توسط دلگادو و دیگران (2003) بنا شده است.
در سراسر این گزارش، بحثها حول سه محور اصلی متمرکز است: (۱) سلامت صید جهانی، (۲) نقش آبزیپروری در پر کردن شکاف عرضه و تقاضای جهانی ماهی و کاهش بالقوه فشار بر صید از دریاها ، و (۳) پیامدهای تغییرات در بازارهای جهانی ماهی بر مصرف ماهی، بهویژه در چین و صحرای آفریقا.
یافتهها و پیامدها
این مطالعه از مدل IMPACT مؤسسه IFPRI برای ارائه پیشبینیهای عرضه و تقاضای جهانی ماهی استفاده میکند. مدل IMPACT جهان را در ۱۱۵ منطقه مدلسازی برای طیفی از کالاهای کشاورزی پوشش میدهد که برای این مطالعه، ماهی و محصولات ماهی نیز به آن اضافه شده است. مانند اکثر مطالعات مدلسازی جهانی، یکی از ارزشهای مهم مدل IMPACT ارائه چارچوبی است که بهطور داخلی سازگار برای تحلیل و سازماندهی دادههای زیربنایی عمل میکند. با این حال، مسائل شناختهشدهای در زمینه دادهها و روششناسی وجود دارد که از انتخابهای انجامشده توسط محققان کلیدی بهمنظور حفظ سادگی محاسباتی، سازگاری تحلیلی داخلی و سادگی کلی ناشی میشود. این مسائل در بخش ۲.۶ خلاصه شدهاند.
سناریوی پایه
پس از اثبات این که مدل بهطور موفقیتآمیز پویاییهای عرضه و تقاضای جهانی ماهی را در دوره ۲۰۰۰–۲۰۰۸ تقریب میزند، چشمانداز بازارهای جهانی ماهی تا سال ۲۰۳۰ تحت سناریویی که با توجه به روندهای فعلی مشاهدهشده محتملترین سناریو در نظر گرفته میشود، پیشبینی شده است (برای نتایج کلیدی به جدول E.1 مراجعه کنید). مدل پیشبینی میکند که عرضه کل ماهی از ۱۵۴ میلیون تن در سال ۲۰۱۱ به ۱۸۶ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت. سهم آبزیپروری در عرضه جهانی احتمالاً همچنان گسترش خواهد یافت تا جایی که صید و آبزیپروری تا سال ۲۰۳۰ مقادیر مساوی ماهی تأمین خواهند کرد. با این حال، پیشبینی میشود که آبزیپروری بیش از ۶۰ درصد از ماهیهای اختصاصیافته برای مصرف مستقیم انسانی را تا سال ۲۰۳۰ تأمین کند. انتظار میرود که آبزیپروری بهطور قابل توجهی گسترش یابد، اما رشد آن همچنان کندتر از اوج ۱۱ درصد سالانه در دهه ۱۹۸۰ خواهد بود. تولید جهانی از صید احتمالاً در حدود ۹۳ میلیون تن طی دوره ۲۰۱۰–۲۰۳۰ پایدار خواهد ماند.
در سطح منطقهای، چین احتمالاً تأثیر فزایندهای بر بازارهای جهانی ماهی خواهد داشت. بر اساس نتایج مدل پایه، چین در سال ۲۰۳۰ حدود ۳۷ درصد از کل تولید ماهی را به خود اختصاص خواهد داد (۱۷ درصد از تولید صید و ۵۷ درصد از تولید آبزیپروری)، در حالی که ۳۸ درصد از مصرف جهانی غذاهای حاصل از آبزیان را نیز شامل خواهد شد. با توجه به رشد مداوم در پیشبینی تولید، انتظار میرود چین بهعنوان صادرکننده خالص عغذاهای آبزیان باقی بماند ( اگر واردکننده خالص ماهی آرد ماهی در نظر گرفته شود). رشد سریع عرضه همچنین از طریق آبزیپروری در جنوب آسیا (از جمله هند)، جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین مورد انتظار است.
پیشبینی میشود مصرف سرانه ماهی در ژاپن، آمریکای لاتین، اروپا، آسیای مرکزی و آفریقای جنوبی کاهش یابد. بهویژه، مصرف سرانه ماهی در آفریقای جنوبی پیشبینی شده است که با نرخ سالانه ۱ درصد به ۵.۶ کیلوگرم طی دوره ۲۰۱۰–۲۰۳۰ کاهش یابد. با این حال، به دلیل رشد سریع جمعیت، که طی دوره ۲۰۱۰–۲۰۳۰ حدود ۲.۳ درصد سالانه برآورد شده است، تقاضای کل برای مصرف غذاهای آبزی بهطور قابل توجهی افزایش خواهد یافت (۳۰ درصد بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۳۰). از سوی دیگر، افزایش تولید پیشبینیشده بسیار ناچیز است. پیشبینی شده است که صید از میانگین ۵.۴۲۲ هزار تن در دوره ۲۰۰۷–۲۰۰۹ به ۵.۴۷۲ هزار تن در سال ۲۰۳۰ افزایش یابد، در حالی که تولید آبزیپروری از ۲۳۱ هزار تن به ۴۶۴ هزار تن در همان دوره افزایش خواهد یافت. در حالی که این منطقه واردکننده خالص ماهی بوده است، تحت سناریوی پایه پیشبینی شده است واردات ماهی آن در سال ۲۰۳۰ حدود ۱۱ برابر سطح سال ۲۰۰۰ باشد. در نتیجه، انتظار می رود وابستگی این منطقه به واردات ماهی از ۱۴ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۳۴ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش یابد.
از نظر گونهها، سریعترین رشد عرضه برای تیلاپیا، کپور و پانگاسیوس/گربهماهی پیشبینی شده است. پیش بینی شده است که تولید جهانی تیلاپیا از ۴.۳ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ با دو برابر شدن به ۷.۳ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ برسد.
تقاضا برای آرد و روغن ماهی احتمالاً به دلیل گسترش سریع آبزیپروری جهانی و رکود جهانی صید -که مواد اولیه خوراک را تأمین میکند- قویتر خواهد شد. طی دوره ۲۰۱۰–۲۰۳۰، پیشبینی شده است که قیمتها در ارزش واقعی ۹۰ درصد برای آرد ماهی و ۷۰ درصد برای روغن ماهی افزایش یابند. با این وجود، با بهبودهای قابل توجه پیشبینیشده در کارایی تغذیه و شیوههای مدیریتی، گسترش پیشبینیشده آبزیپروری تنها با ۸ درصد افزایش در عرضه جهانی آرد ماهی طی دوره ۲۰۱۰–۲۰۳۰ محقق خواهد شد. در مواجهه با قیمتهای بالاتر پودر و روغن ماهی، انتظار میرود جایگزینی گونهها در تولید نیز اتفاق بیفتد، بهطوری که تولید گونههای ماهی که نیاز کمتری به تغذیه مبتنی بر ماهی دارند، رجحان داده شود.
جدول1: نتایج خلاصه در سناریوی پایه (هزار تن)
تحلیل سناریو
علاوه بر سناریوی پایه (محتملترین سناریو)، شش سناریوی اضافی برای بررسی تأثیرات بالقوه تغییرات در عوامل محرک بازارهای جهانی ماهی اجرا شده است (جدولE.2)
جدول 2: خلاصه نتایج برای سال 2030 بر مبنای سناریوی پایه و سناریوهای دیگر
شکل 1.1: مقایسه برآوردهای سال 2020 و دادههای فائو برای تأمین جهانی ماهی خوراکی
شکل 1.2: روند تولید جهانی ماهی خوراکی 1984–2009
شکل 1.3: نرخهای رشد سالانه متوسط تولیدات صید و آبزیپروری 1960–2009
شکل 1.4: روند قیمت های واقعی برخی از محصولات دریایی منتخب
شکل 1.5: مصرف جهانی پودر ماهی
جدول 2.1: کالاهای غیرماهی شاملشده در مدل IMPACT
جدول 2.2: محصولات ماهی شاملشده در مدل IMPACT
جدول 2.3: کد اختصاری برای مناطق تجمیعی
جدول 2.4: خلاصهای از متغیرهای کلیدی در مدل IMPACT
جدول 2.5: تعداد کشورهایی که در مجموعه دادههای پودرو روغن ماهی فائو پوشش داده شدهاند، 1976–2009
جدول 2.6: فهرست پارامترهای کلیدی در مدل IMPACT و منابع آنها
شکل 3.1: تولید جهانی ماهی: دادهها و پیشبینیها، 1984–2030
شکل 3.2: حجم و سهم تولیدات جهانی صید و آبزیپروری
شکل 3.3: نرخهای رشد سالانه متوسط تولیدات صید و آبزیپروری 1960–2029
جدول 3.1: پیشبینی تولید کل آبزیان بر اساس منطقه
جدول 3.2: پیشبینی تولید آبزیپروری بر اساس منطقه
جدول 3.3: پیشبینی صید بر اساس منطقه
شکل 3.4: پیشبینی عرضه جهانی ماهی بر اساس گونهها
شکل 3.5: پیشبینی عرضه جهانی ماهی آبزیپروری بر اساس گونهها
جدول 3.4: پیشبینی سهم گونهها در تولید آبزیپروری
جدول 3.5: پیشبینی سه منطقه برتر تولیدکننده ماهی بر اساس گونه
جدول 4.1: پیشبینی تأثیرات رشد سریعتر آبزیپروری بر عرضه آبزیپروری بر اساس منطقه
جدول 4.2: پیشبینی تأثیرات رشد سریعتر آبزیپروری بر عرضه آبزیپروری و قیمتهای کالا
جدول 4.3: پیشبینی مقدار ضایعات فرآوری ماهی استفادهشده در تولید پودر ماهی بر اساس منطقه (هزار تن)
شکل 4.1: پیشبینی افزایش تولید پودر ماهی به دلیل استفاده از ماهی کامل و ضایعات فرآوری آبزیان در سال 2030
جدول 4.4: پیشبینی تأثیرات استفاده گسترشیافته از ضایعات فرآوری ماهی در تولید پودر ماهی بر عرضه آبزیپروری و قیمتهای کالا
شکل 4.2: عرضه جهانی میگو در سناریوهای پایه و بیماری
جدول 4.5: پیشبینی تأثیر شیوع بیماری بر تولید میگوی پرورشی (هزار تن)
شکل 4.3: تأثیر شیوع بیماری بر تولید آبزیپروری میگو
جدول 4.6: مقایسه پیشبینی صادرات خالص میگو بر اساس منطقه با و بدون شیوع بیماری (هزار تن)
جدول 4.7: پیشبینی تغییرات در مصرف ماهی خوراکی در چین به دلیل تسریع در تغییر ترجیحات
جدول 4.8: پیشبینی تولید آبزیپروری در سال 2030 تحت تأثیر تغییر تسریعشده ترجیحات مصرفکننده در چین
جدول 4.9: پیشبینی تولید حاصل از صید در سال 2030 تحت سناریوهای پایه و تغییرات اقلیمی
جدول 4.10: پیشبینی عرضه ماهی در سال 2030 تحت سناریوهای پایه و تغییرات اقلیمی
بحث
5.1. یافتههای اصلی تحلیل
با توجه به بحث درباره نتایج سناریوی پایه و سناریوهای دیگر تا سال ۲۰۳۰، اکنون برخی از پیامهای کلیدی که از تحلیل ما درباره عرضه، تقاضا و تجارت جهانی و منطقهای ماهی به دست میآید را خلاصه میکنیم.
اول، ماهیت پویای چشمگیر بخش آبزیپروری در نتایج برجسته است و نقش عظیمی را که احتمالاً منطقه آسیا به ویژه در تأمین تقاضای رو به رشد جهانی برای محصولات دریایی در ۲۰ سال آینده ایفا خواهد کرد، نشان میدهد. انتظار می رود رشد تولید جهانی آبزیپروری با سرعت بالایی ادامه یابد، تا جایی که تا سال ۲۰۳۰ با تولید حاصل از صید برابر شود. چین همچنان در صدر فهرست تولیدکنندگان گونههای اصلی ماهی قرار خواهد داشت، اما کشورهای/مناطق آسیایی دیگر (به ویژه جنوب شرقی آسیا، هند و جنوب آسیا) احتمالاً سهم بیشتری در رشد آینده آبزیپروری خواهند داشت. گونههایی مانند میگو، سالمون، تیلاپیا، پنگاسیوس و کپور در طول دوره پیشبینی با نرخهای رشد سالانهای بیش از ۲ درصد در سال رشد خواهند کرد. این رشد قوی در تضاد شدید با رکود صید است .
اگرچه طبقهبندی ما از دستههای ماهی در سمت مصرف کلیتر است، اما توانستهایم تصویری روشنتر از روندهای تقاضا در میان گونههای مختلف نسبت به تحلیل «ماهی تا ۲۰۲۰» به دست آوریم. این مدل، رشد قوی در مصرف جهانی میگو را پیشبینی میکند، هرچند بزرگترین سهم کلی مصرف مربوط به دسته ماهیان آب شیرین و گونههای دیادروموس (گونههایی که بین آب شیرین و شور مهاجرت میکنند) است که شامل دستههای با رشد سریع مانند تیلاپیا، پنگاسیوس و کپور هستند.
انتظار میرود دسته «ماهیهای دیگر از نوع پلاژیک» همچنان مهمترین دسته در تولید پودر و روغن ماهی باقی بماند. عرضه این خوراکهای مبتنی بر ماهی احتمالاً با سرعتی ثابت رشد خواهد کرد، هرچند که به هیچ وجه با سرعت کلی رشد تولید آبزیپروری که تا سال ۲۰۳۰ شکل میگیرد، همخوانی ندارد. رشد بسیار سریعتر تولید آبزیپروری نسبت به عرضه پودر ماهی تا سال ۲۰۳۰، بازتاب این فرض است که بهبودهای پیوسته در کارایی خوراک و شیوههای تغذیه در بخش آبزیپروری ادامه خواهد داشت.
در پیشبینیهای ما برای سال ۲۰۳۰، قیمت همه محصولات ماهی به روند افزایشی ملایمی ادامه خواهند داد، که با آنچه در دیگر بازارها و پیشبینیهای جهانی کالاهای غذایی مشاهده میکنیم، سازگار است. این امر بیانگر «فشردگی» شرایط بازار است که انتظار میرود در دستههای غذایی مختلف حاکم شود، با توجه به رشد ثابت تقاضای جهانی برای محصولات غذایی و خوراکی که احتمالاً تا سال ۲۰۳۰ و فراتر از آن ادامه خواهد داشت.
بخش عمدهای از رشد تولید و مصرف همچنان در چین متمرکز خواهد ماند. این پیشبینیها همچنین بر افزایش عرضه آبزیپروری در چندین کشور جنوب شرقی آسیا تأکید دارد که برای پاسخ به تقاضای رو به رشد چین و همچنین نیازهای داخلی خود، تولید را افزایش میدهند. انتظار میرود که خوراک ماهی مورد نیاز برای رشد آینده آبزیپروری در آسیا عمدتاً از آمریکای لاتین وارد شود که احتمالاً به تولید مازاد خوراک برای تولید ماهی و دام ادامه خواهد داد.
یکی از سناریوهای بررسیشده در این مطالعه به منابع مهم خوراک برای آبزیپروری اشاره دارد: ضایعات فرآوری ماهی که میتواند در کنار ماهی کامل به پودر ماهی و روغن ماهی تبدیل شود. افزایش چشمگیر پیشبینیشده در تولید پودر ماهی و کاهش قیمتهای جهانی، این روش را به عنوان یک منبع امیدوارکننده تغییر در صنعت معرفی میکند.
سناریوی مربوط به بیماری در آبزیپروری میگو در آسیا، کاهش چشمگیر اولیه در تولید میگو را نشان میدهد، اما این شوکها تا سال ۲۰۳۰ به تدریج تعدیل خواهند شد. الگوهای تجاری به عنوان مکانیزم اصلی جبران کاهش تولید آسیایی از طریق افزایش تولید در دیگر مناطق، به ویژه آمریکای لاتین عمل خواهند کرد.
سناریوهای مربوط به صید نشاندهنده تغییرات بالقوه چشمگیر در تولید و توزیع آن در مناطق مختلف است. احیای صید جهانی، در همه ابعاد- چه در تولید و چه در مصرف – تأثیرات مثبت خواهد داشت. این امر در تضاد با سناریوی تغییرات اقلیمی است که در آن برخی مناطق نسبت به سایر مناطق، بهرهوری بیشتری به دلیل شرایط زیستفیزیکی مطلوبتر کسب میکنند.
هر یک از این سناریوها ابعاد مهم اقتصاد جهانی آبزیان را که ممکن است تحت تأثیر تغییرات تکنولوژیکی، محیطزیستی یا اجتماعی-اقتصادی قرار گیرند، نشان میدهند و حساسیت نتایج مدل ، نسبت به این تغییرات را مشخص میکنند. همچنین این سناریوها بر حوزههایی که باید در کارهای آینده توجه بیشتری به آنها شود مانند تأمین خوراک جایگزین برای پودر ماهی تأکید دارند و کشورها و مناطقی را که ممکن است در صنعت ماهی طی ۲۰ سال آینده نقش تعیینکننده داشته باشند، شناسایی میکنند.
5.2. بحث و جهتگیریهای ممکن آینده
سری تحلیلهای مقایسهای ارائهشده در بخش 2.5 و ضمیمه فنی فصل 3 تأیید میکند که مدل IMPACT پیشبینیهایی ارائه میدهد که با دادههای موجود در دهه 2000 و پیشبینیهای ارائهشده توسط OECD-FAO (2012) سازگار است. این موضوع درجهای از اطمینان را در توانایی مدل برای بازتولید پویاییهای مشاهدهشده در بازارهای جهانی ماهی ایجاد میکند. با این حال، مدل در تولید پیشبینیهای قیمتی سازگار با وجود موفقیت در بازتولید حجم عرضه، تقاضا و تجارت، با مشکلاتی مواجه است. بهویژه برای میگو، سختپوستان و سایر دستههای ماهیهای آب شیرین و دیادروموس، مدل روند کاهشی شدید قیمت در دوره 2000-2008 را بازتولید نمیکند. با این حال، ما اطمینان داریم که مدل ویژگیهای هر یک از این بازارها را در سطح منطقهای و جهانی بهطور معقولی بهخوبی ثبت کرده است. همانطور که اغلب در یک مدل بزرگ و دقیق رخ میدهد، این مدل حاوی درجهای ضروری از سادهسازی است تا مدل در ساختار و چارچوب خود بهطور مداوم شفاف باشد، از نظر محاسباتی قابل پیادهسازی بوده و بهآسانی برای معرفی سناریوهای اکتشافی قابل اصلاح باشد. اگرچه ممکن است برخی ویژگیهای خاص بخشهای معینی از بازارهای ماهی بهطور کامل در بازنمایی روابط عرضه و تقاضای ماهی در مدل ما وارد نشده باشد، ما احساس میکنیم که این موضوع، بهطور کلی، به وفاداری مدل به هدف اصلی خود در بازنمایی عوامل اساسی تغییر و ثبت پویاییهای بازارهای جهانی ماهی تا سال 2030 لطمه نزده است.
با این حال، زمینههایی وجود دارد که میتوان بازنمایی مدل را بهبود بخشید، بهویژه زمانی که دادههای اضافی و بهتری در دسترس قرار گیرند.
نرخ رشد آبزیپروری
یکی از مجموعه پارامترهایی که میتوان آن را بهبود بخشید، نرخهای رشد برونزا در تولید آبزیپروری است. بهجز موارد مرتبط با پاسخ عرضه ناشی از تغذیه و قیمت، پویاییهای آبزیپروری براساس روندهای تاریخی مشاهدهشده در آمارهای کلی تخمین زده شدهاند. با توجه به تعداد زیاد ترکیبهای کشور-گونه ماهی که در مدل IMPACT ارائه شده است، بررسی موردبهمورد پتانسیل گسترش آبزیپروری انجام نشده است. بهعنوانمثال، هر کشور با محدودیتهای کلی و ظرفیت خاص گونه ای برای آبزیپروری روبهرو است که این محدودیتها توسط ویژگیهای جغرافیایی مانند خاک، توپوگرافی، آبوهوا و دسترسی به آب تعیین میشود Pillay and Kutty 2005؛ Boyd, Li و Brummett 2012. بدون کنترل کافی بر محیط کشت (برای مثال، قرار دادن ماهی در گلخانهها)، آبزیپروری برخی گونهها در برخی کشورها عملاً غیرممکن است. اگر اطلاعات در سطح کشور گردآوری شود، این اطلاعات میتوانند از طریق تنظیم دقیق پارامترهای نرخ رشد در مدل گنجانده شوند. بهطور جایگزین، محدودیتهای ظرفیت ممکن است مستقیماً در مدل مشخص شوند.
نرخ رشد صید
بهطور مشابه، بازنمایی پویاییهای صید نیز میتواند بهبود یابد. در این مطالعه، برداشت از دریاها کاملاً بهعنوان یک عامل برونزا در نظر گرفته شده است و روندهای آن با استفاده از آمارهای کلی تعیین شده است. استفاده از اطلاعات خاص صید درباره ظرفیت و روندها احتمالاً پیشبینیهای مدل را بهبود بخشیده و دامنه تحلیل را گسترش خواهد داد. درحالیکه وضعیت جهانی صید و صیادی بهطور دورهای توسط FAO ارزیابی و گزارش میشود- برای مثال، گزارش FAO 2012 می گوید بسیاری از صیادی ها ، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، در حال حاضر ارزیابی نمیشوند- بااینحال، ابزارهایی برای استنتاج وضعیت صید ارزیابینشده در دسترس هستند. بهعنوانمثال، Costello و همکاران (2012) یک مدل پیشبینی مبتنی بر رگرسیون ارائه دادهاند که وضعیت صید گزارش نشده را تخمین میزند. درحالیکه تلاشهایی در دانشگاه واشنگتن برای کمیسازی تنوع در سیستمهای مدیریتی در سراسر جهان انجام میشود تا مشخص شود کدام ویژگیها منجر به نتایج موفقتر برای جمعیت ماهی و ماهیگیری میشود Melnychuk، Banobi و Hilborn 2013، شاخصهای عملکرد صید (FPI) که اخیراً توسعهیافتهاند، میتوانند برای ارزیابی سریع شیلاتی که بهطور رسمی ارزیابی نشدهاند، مورداستفاده قرار گیرند Chu، Anderson و Anderson 2012 ارتباط مدل IMPACT با یک مدل شبیهسازی بومشناختی ممکن است روش جایگزینی برای توصیف پویاییهای صید باشد.
روندهای تقاضای مصرف
روند مصرف، حوزه دیگری است که پارامترهای خاص کشور یا منطقه میتوانند بهبود یابند. در این مطالعه، پویاییهای تقاضای غذا توسط مصرفکنندگان ، تنها توسط رشد درآمد سرانه هدایت میشود و تقاضای مصرف سرانه حاصل برای هر کشور یا منطقه براساس کل جمعیت که روند آن برونزا تعیین شده است، مقیاسبندی میشود. تمام تغییرات دیگر در مصرف در مدل ، صرفاً مبتنی بر قیمت هستند که توسط کششهای قیمت و درآمد تقاضا که در طول افق پیشبینی ثابت هستند، تنظیم میشوند. بااینحال، عواملی مانند رفاه، شهرنشینی و نگرانیهای مربوط به سلامت، محیطزیست و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی نیز بر ترجیحات مصرفکننده تأثیر میگذارند (FAO 2012) و بنابراین بر کششهای قیمت و درآمد تأثیرگذار هستند. در صورت وجود بهروزرسانیهای خاص کشور یا منطقه در تخمین کشش، این دادهها میتوانند برای بازتاب روندهای مشاهدهشده و تغییرات در ترجیحات مصرفکننده وارد مدل شوند.
ارتباط با مدل بومسازگان
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، تحلیل صید میتوانست با استفاده از یک چارچوب مبتنی بر اکوسیستم، جزئیات بیشتری پیدا کند. در مراحل اولیه مطالعه Fish to 2030، تصور میشد که مدل IMPACT میتواند به یک مدل بومسازگان دریایی مانند مدلهای Ecopath with Ecosim (EwE) متصل شود. (Christiansen and Walters 2004a, 2004b) (مدل EcoOcean Alder و همکاران 2007)، که براساس پلتفرم مدلسازی EwE ساخته شده است، پیشبینیهای سطح جهانی از پتانسیل تولید حاصل از صید را ارائه میدهد.
این ارتباط به ما اجازه میدهد طیف گستردهتری از پرسشهای مرتبط با سیاستگذاری را بررسی کنیم. ایجاد این پیوند امکان بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی بر بومسازگانهای آبی و شرایط اقیانوسی و چگونگی تأثیر آن بر پویاییهای بازار جهانی ماهی را فراهم میکند.
کیفیت کلی دادهها
ما تلاش کردهایم که تطابق نزدیکی میان پیشبینیهای مدل و دادههای موجود در دوره کالیبراسیون حفظ کنیم. بااینحال، باید بپذیریم که انطباق کامل ممکن نبوده است، زیرا توسعه بخش ماهی مدل IMPACT بر سه مجموعه داده متفاوت که بهطور متقابل سازگار نیستند، متکی است.
این چالشها نشان میدهد که سرمایهگذاری در دادههای سازگار شیلات ضروری است و تلاش ما در این مطالعه برای تطبیق میان مجموعه دادهها، خود یک گام مهم در این جهت است.