مشروح سخنان جناب آقای مهندس حسینی رییس محترم سازمان شیلات ایران در مراسم امضای تفاهمنامه سازمان شیلات ایران با اتحادیه تولید و تجارت آبزیان
![مشروح سخنان جناب آقای مهندس حسینی رییس محترم سازمان شیلات ایران در مراسم امضای تفاهمنامه سازمان شیلات ایران با اتحادیه تولید و تجارت آبزیان](https://seairan.com/wp-content/uploads/2024/06/photo_2024-06-26_15-51-40.webp)
عید گذشته و عید پیش رو یعنی عید سعید غدیر را تبریک میگوییم و امیدواریم که خدا به این مناسبت برکت بدهد .جای این اتفاق در صنعت شیلات خالی بود که حرکتی با سمت و سوی مثبت و هدفمند است تا در جهت ارتقای تولید و مصرف آبزیان پیش برویم.
مستحضر هستید که اصل تنظیمگری در صنعت یک اصل بسیار مهم و حائز اهمیت است. در عصری که ما در آن زندگی میکنیم این سیستمهای هوشمند و سامانهها به ما خیلی کمک میکند باید از این ظرفیتها استفاده کنیم ؛ از شناسنامهدار کردن مزارع بگیریم تا شناسهدار کردن محصول . یک گذری هم هست به شعار سال تولید و مشارکت مردمی ؛ مفهوم مشارکت مردمی را هم اگر بخواهیم باز کنیم به این معنا است که اگر قرار است مردم بخواهند مشارکت کنند قاعده آن این است که دولت از حالت تصدی گری هر چقدر که میتواند خارج شود. یکی از مبانی اصلی این موضوع آن است که مدیریت بخش تولید و مصرف را محول کنیم به خود مردمی که تولید میکنند و ما به عنوان تسهیلگر کمک کنیم و حامی باشیم. یکی از مثالهای بارز این داستان این است که این تنظیمگری را به خود مردم بسپاریم.
اگر فلسفه تشکیل تشکل را توجه کنیم می بینیم که کارگروههای مختلف در آبزی پروری و گروههای اتحادیه و تعاونی و صید و صیادی همان منطقهای که خوشه تعاونی تشکیل میشود به راس هرم که اتحادیه است می رسد و این در چهارچوب هوشمندی سامانهها هم قابل انجام است.
یعنی همان منطقی که رابطه همکاری طرفین مزرعهدار و خریدار است در نهایت همان رابطه هم در سامانهها باید اتفاق بیافتد.
قطع به یقین نه فقط به لحاظ بعد مکانی بلکه به لحاظ محتوای فعالیت هم هر بخش وجوه خاص خودش را دارد. این به این معنی نیست که هر باکسی که با توجه به تغییر مکان تغییر فعالیت تغییر میکند ما میآییم سامانه در سامانه ایجاد میکنیم ولی همان چیزی را که میخواهیم تسهیل کنیم یک نفر نیاز است که بیاید آن را تنظیم کند، و این یک تمرینی است که باید در واقع طرف بهرهبردار برسد که تقویت تشکل ها باید تبدیل بشود به یک نقطه کانونی . حال اگر این اتفاق هم هنوز نیفتاده به دلایل مختلفی است که خودتان بهتر میدانید و ما با این مکانیزم آمدهایم گفتیم هر کس بر اساس اعضایی که دارد ما میتوانیم آن ظرفیت را واگذار کنیم. در بحث گرمابی و سردابی به تفاهم رسیدیم و در حوزههای به غیر از گرمابی و سردابی هم آبزی پروری خیلی متنوع است. در دنیا تعداد گونهها حتی به ۲۰۰ تا هم میرسد ولی در ایران ۲۰ گونه هم نیست الان سایر بخشها، دو کفهایها، گیاهان زینتی ، جلبکها، خارپوستان و غیره در کجا قرار میگیرند؟ باید ما تمام این بخشها را ببینیم اگر هم بعضی از بخشها را تفکیک کردهایم از ناچاری بوده است و اگر به ما باشد باید تمام اینها در یک قسمت قرار بگیرند.
موضوع دومی که مغفول مانده است بحث زنجیره ارزش است ما نمیتوانیم زنجیره ارزش را با هم نبینیم و فقط حلقهها را نگاه کنیم.
بعضی موقعها تهدیدها به فرصت تبدیل میشوند ؛ کد ir میخواهد، رجیستری نیاز دارد و …. به یک جایی میرسد که باید مسئولیت بازار خودمان را هم خودمان قبول کنیم ؛ این هم در مدیریت تولید کمک میکند و هم در مدیریت مصرف. موضوع مهمتر از همه اینها این است که یکنواختی تولید و مصرف فقط در این فضا ایجاد میشود لذا اگر ما قرار است مصرف آبزیان را به عنوان یک پروتئین پرارزش معرفی کنیم نمیتوانیم بگوییم که مصرف کننده لطفا صبر کن تا آبزیان من برسد بعد مصرف کن! فصل نوبرانه قدیمها گذشت و باید همیشه آبزیان در دسترس باشند این طبیعت یکنواختی تولید و مصرف است قطع به یقین با ایجاد یک نظام تنظیم منطبق بر رابطه دو طرفه عرضه و تقاضا و فراهمی محصول این هدف تامین خواهد شد. اگر بخواهیم واحد واقعی سهم کیلوگرم پروتئین آبزیان را در پروتئینهای حیوانی پررنگ کنیم باید قدرت مانور برای تامین و معرفی محصول داشته باشیم.
این هم به تنهاییانجام شدنی نیست ؛ ما به عنوان سازمان متولی یک کیلو ماهی نداریم که به شما بدهیم و از طرفی جایی را هم میبینیم که ماهی روی دستش مانده و کسی را هم میبینیم که ماهی میخواهد ولی ماهی گیرش نمیآید؛ پس این یک تنظیمگری میخواهد . ما در مکانیسم تنظیم گری یک سری جداول داریم در بخشهای مختلف شاید کسی هم بتواند خارج از فصل محصولی تولید کند. اگر بازار باشد مشکلی نیست یا تولید کننده نگران بازار است یا بازار تجارت میکند و نگران تامین محصول است . چندین بار اتفاق افتاده که از کشورهای دیگر محصولی خواستند اما ما نداشتیم، چند بار هم شده که ما محصولی تولید کردیم ولی بازار نداشته است. تا کی باید این را تکرار کنیم ؟ قاعده تجارت این است که اول بفروشی بعد بخری ؛ هم جایی که میخواهی بخری باید مشخص باشد و هم جایی که میخواهی بفروشی باید مطمئن باشی که پشتوانه دارد. این مکانیسم در سامانه اتفاق میافتد.
این سامانه فقط به عنوان رهگیری و شناسنامهدار کردن و تنظیم اقتصادی نیست . اصلاً ما یک جایی را میخواهیم که صندوق تشکیل دهیم از کجا بیاییم پراکنش این افراد و سهمها را تنظیم کنیم؟
من در کشورهایی که تشکل های شان تقویت پیدا کرده ژاپن را خیلی موفق دیدم، ژاپن کاری کرده است که بخش تسهیلات و حتی وام را به تعاونی داده است و فقط از تعاونی ها یک سری وثیقه میخواهد و خودش وارد این درگیریها نمیشود؛ همه این تخصیص ارز و کارهای دیگر را تعاونی انجام میدهد.
نه خیلی ضرورتی وجود دارد که تولید کننده عضو تعاونی باشد و نه متولی میداند که طرف حساب او چه کسی است؟ در این ماجرا تعاونی و اتحادیهای واقعاً میتواند بماند که نقش واقعی یک تشکل را بازی کند.
الحمدلله با ظرفیتهایی که ما با بخش خصوصی داریم در شورای گفتگو تصمیم گیری های مان به صورتی است که تصمیم از سمت بالا به پایین نیاید. شاید تصمیمی گرفته شود ولی معلوم نیست که این تصمیم عملیاتی میشود یا نه. عقل سالم میگوید اگر تصمیمی در خانواده میخواهی بگیری باید با خرد جمعی و تصمیم همه اعضای خانواده همراه باشد.
مستحضر هستید که دیتابیس و آمار مهم است و قاعده این است که اول ما تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم . اگر آمار به این معنی است که من فقط اطلاعات بدهم و بگویم کارم را انجام داده ام. این یک نوع نگاه است ؛ ولی یک بار آمار میدهم تا بفهمم کجای کار هستم و کجا ضعف دارم و کجا قوی هستم و حتی کاهش هم باید در این آمار مشخص باشد.
یک خواهشی هم دارم که این است که همه کار بلدها و ریش سفیدهای جمع همانطور که فرمودید بازوان اجرایی سازمان هستید و همهی ما خدمتگزار مردمی هستیم که منتظرند ما اینجا کاری بکنیم و تسهیلگری انجام شود بررسی کنیم و ببینیم واقعاً کجا ما میتوانیم هم تولید معیشتی و هم تولید اقتصادی را حمایت کنیم ؟ ممکن است یک جایی با یک ذوقی کسی یک کاری انجام دهد یک دفعه در مسیر تولید دچار مشکل شود یا مسیرش را از دست بدهد و وسط تولید از همه جا بماند و ما بایستیم و تولید کننده را نگاه کنیم . آن کسی که میتواند حمایت کند و حمایت از او جمیع این اتفاقات است که به نظر من این یک موضوع مهمی است.
یک اشارهای شد که این تفاهمنامه به زنجیره ارزش بپردازد و یک تفکیکی شد که به جز بخش های گرمابی و سردابی را شامل شود و تداخلی با آن تفاهمنامه قبلی اتفاق نیافتد و هم چیزی از قلم نیفتد. این موضوع برای من بسیار مهم است و این جزء آرزوهای من است که بتوانیم تولید قراردادی آبزیان را راه بیندازیم. در واقع این تولید را بازار به ما دیکته میکند و تولید کنندههای خرد را حمایت میکند و این خیلی حائز اهمیت است. تولید قراردادی فقط به این معنی نیست که نهاده را بدهیم و محصول را بگیریم بلکه کسی که وارد حوزه تولید قراردادی میشود باید بتواند کامل تولید کننده را پوشش بدهد از پوشش بیمهای گرفته تا آموزش حمایتها را داشته باشد و یک کشور به یک تولید کننده واحد تبدیل شود.
اگر ما به یک جایی رسیدیم که در اقصی نقاط کشور مان تولیداتش به عنوان یک ساعت کار کند ما به آن مفهوم واقعی تسهیلگری در خوشه زنجیره ارزش رسیده ایم، این موضوع امکانپذیر است چون در حال حاضر زنجیره ارزش ما به درجاتی شکل گرفته است ؛ البته تعداد مهم نیست ولی کیفیت باید ملموس باشد.
یک موضوع را در این جمع عرض کنم که این موضوع در واقعیت بسیار مهم است ؛ ما چند ماموریت مهم داریم: ماموریت توسعه دریا محور ؛ ماموریت توسعه سواحل مکران و بحث جزایر هم مطرح است. افرادی که کار بلد هستند اگر در کنار سرمایهگذاران جدید قرار نگیرند و سرمایهگذار جدید را به عنوان رقیب بدانند اتفاقی نمیافتد یعنی ما باید دغدغه این را داشته باشیم هم جذب سرمایه کنیم و هم از تولیدکننده حمایت کنیم.
ان شاالله که این تفاهمنامه خیر و برکت داشته باشد و راه را برای رسیدن به اهداف مهیا کند.