اعتماد 24 ساعته Businext سرویس دهنده!

آیا پرورش میگو به روش فعلی پایدار است؟

آیا پرورش میگو به روش فعلی پایدار است؟

توسط: دکتر استفان جی. نیومن

مقدار میگوی تولید شده توسط مزارع میگو در بالاترین حد خود قرار دارد و ظاهراً پایانی برای آن دیده نمی شود؛ اما آیا ما به پایداری دست یافته‌ایم یا این فقط نقطه اوج دیگری است که به طور ناگهانی با افت قابل توجهی در تولید به پایان می‌رسد؟

کلمه پایدار به یک اصطلاح رایج و مورد سوء استفاده تبدیل شده است، مانند اصطلاحات “سبز”، “اکو” و “ارگانیک”. پایداری دقیقاً به چه معناست و چگونه این امر در پرورش میگو اعمال می شود؟ چندین مؤلفه برای پایداری واقعی وجود دارد. اینها همه ی مؤلفه ها را شامل نمی شود، بلکه فقط بر روی نکات برجسته متمرکز شده اند:

✓ تولید در سطوح ثابت نگه داشته می شود اما زمانی که تولید افزایش می یابد به گونه ای اقدام می شود که تضمین های لازم در خصوص آن که این نرخ رشد می تواند ادامه یابد در نظر گرفته می شود.

✓ هیچ آسیبی به محیط زیست در اثر این فرآیند وارد نمی شود. منابع باید به گونه ای مورد استفاده قرار گیرند که اطمینان حاصل شود که نسل های بعد می توانند به همان شیوه با نتایج مشابه عمل کنند.

✓ در حالت ایده آل، چرخه تولید بدون کمترین ضایعات بسته می شود. مواد زاید لاشه به عنوان ماده اولیه برای تولید خواک (در صورت مجاز بودن) استفاده می شود.مواد زاید به شیوه ای مورد استفاده قرار می گیرند که در بهترین حالت از نظر اکولوژیکی خنثی هستند (یعنی بدون تأثیر منفی بر محیط زیست) و خوراک از مواد بازیافتی تهیه می شود.

✓ تأثیر بیماری به حدی کاهش می یابد که از نظر اقتصادی خسارات قابل توجهی در پی نداشته باشد و در صورت وقوع، مهار شده و در حدی نیست که بتواند در سطح جهانی گسترش یابد.

✓ باید سودآور و بدون استثمار نیروی کار باشد.

دستیابی به آمار و ارقام دقیق تولید چندان ساده نیست، زیرا این آمار توسط دولت ها گزارش می شود و آنها روش های خود را برای تعیین اعداد دارند و همچنین در برخی موارد اعداد را گرد میکنند.

«وقتی مصرف داخلی بالا باشد، می‌تواند آمار را تا حدودی منحرف کند. ردیابی صادرات آسان تر است. بنابراین، طیف وسیعی از ارقام گزارش شده است.»

دو نوع از گونه های میگو بیشترین تولید را تشکیل می دهند، نوع اول Penaeus vannamei (میگوی سفید) است که مقدار تولید  آن کمی کمتر از 80 درصد یا بیشتر از کل انواع میگوها است. نوع دوم P. monodon (میگوی ببری) که مقدار آن کمی کمتر از 20 درصد است.

جدول 1 آمار گزارش شده برای تولیدکنندگان اصلی را برای سال های 2020 تا 2021 نشان می دهد.

هنوز بیشترین تولیدات در جنوب شرق آسیا انجام می شود و اکوادور بدون هیچ نشانه ای از کاهش تولید، عملکرد بسیار خوبی دارد، پارادایم و مدل های تولید با تراکم فوق العاده بالا باعث شده که بسیاری احساس کنند این روش در اکثر مناطق در جنوب شرق آسیا تبدیل به هنجار می شود، و این در نهایت همراه با سود بیشتر و هزینه کمتر خواهد بود .اما آیا در دراز مدت پایدار نیز هستند؟

پارادایم تولید در اکوادور تقریباً همان مدل اولیه بوده است، از زمان پیدایش تا کنون با تراکم کم در حوضچه های بزرگ که به طور متوسط ​​8 تا 10 هکتار هستند. طی چند سال گذشته شاهد تغییر در تراکم بوده ایم که در برخی موارد، دو برابر و حتی سه برابر شده است. هواده ها و عذاپاش‌های خودکار که هدر رفت کمتر خوراک را تضمین می‌کنند، کاربرد بسیار گسترده‌ ای دارند. توجه بیشتر به محیط زیست با استفاده از زیست پالایی مواد آلی معطوف شده است. میگوهای اصلاح  ژنتیک شده که به سرعت به اندازه های قابل فروش رشد می کنند نیز بخشی از این فرمول موفق هستند.

در آسیای جنوب شرقی تنها چند دهه پیش، مدل رایج حوضچه‌هایی با پوشش خاکی با مقداری هوادهی و پرورش با تراکم متوسط ​​بود. از آنجایی که این سیستم‌ها در طول سال‌ها به طور مکرر شکست خورده‌اند، در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به حوضچه‌های کوچک دارای پوشش ممبران و اغلب به اندازه کم تر از 5000 متر مربع که بیشتر مواد آلی را جمع‌آوری می‌کنند، تکامل یافته‌اند. حوضچه های بسیار کوچک با تراکم فوق العاده بالا رایج گردیده و در برخی موارد، تانک ها جایگزین حوضچه های کوچک شده اند.

زیست پالایی در میگوهای اصلاح ژنتیکی شده رواج یافته و به جرات می توان گفت که مجموع تولید جهانی که حداقل 5 میلیون تن است می تواند نزدیک به دو برابر این مقدار بشود. اگر به این کشورها به صورت جداگانه نگاه کنیم همانطور که در بالا تعریف شد، در پرورش پایدار میگو هنوز به این تعاریف نرسیده اند.بیماری ها پرهزینه ترین عواملی هستند که بر سودآوری و رشد پایدار صنعت میگو تأثیر می گذارند. تولید با تراکم بالا و تعداد زیادی از آبزیان در اکوسیستم های آبی که در آن عوامل استرس زا فراوان هستند و عوامل بیماری زا ممکن است به دلیل ماهیت باز این سیستم به وفور وجود داشته باشد، چالش های زیادی برای سلامت آبزیان در پی دارند.

پیشرفت‌های تکنولوژیکی اخیر نشان می‌دهد که تعداد زیادی ویروس نامشخص در این محیط‌ها وجود دارد. بسیاری از پاتوژن‌های بالقوه و غیر مشخص دیگر در انتظار محیط مناسب برای ورود به آنها هستند. بزرگترین منبع پاتوژن های بالقوه پست لاروهایی هستد که در شرایط امنیت زیستی مناسب تولید نشده اند. این بدان معنا نیست که وجود ناقلین، آلودگی متقاطع و سایر عوامل بیماری زا نقشی ندارند. سال ها پیش میگوهای عاری از عامل بیماری زا (SPF) به عنوان پاسخی در برابر این تهدید، تولید شد. حفره های زیادی در مراکز تکثیر میگو وجود دارد در حالی که آنان فکر میکنند ایمنی زیستی را رعایت می کنند.

مراکز تکثیر لارو توسعه خواهند یافت اما به دلیل شیوه ای که برخی از تولیدکنندگان مولدین به کار بسته اند، مشکلاتی ایجاد می شود و آن استفاده از خوراک های غیر ایمن است که قبلاً نیز مورد بحث قرار گرفت.

ظاهرا متاسفانه هزینه از امنیت زیستی مهم‌تر است، اگرچه هزینه‌های واقعی ذخیره‌سازی پست لاروهای آلوده بسیار بیشتر از هزینه استفاده از منابع خوراک‌های با امنیت زیستی است. آنها برای پاتوژن های فهرست شده توسط سازمان جهانی بهداشت دام ( OIE )با تست های PCR بر اساس جمعیت آزمایش می کنند ولی ابزاری برای تشخیص جمعیت SPF موجود نیست.

با وجود این واقعیت که فناوری‌هایی در دسترس هستند که اجازه می‌دهند مولدین از نظر همه پاتوژن‌های شناخته شده به شکل کاملاً اقتصادی غربال‌گری شوند اما باز همچنان از PCR استفاده می‌شود.این امر مستلزم پیگیری دقیق می باشد تا اطمینان حاصل شود که هنگامی که بیماری شیوع پیدا میکند، بتوان مبدأ دقیق عامل بیماری‌زا را پیدا کرد. این بازخورد برای پایداری واقعی ضروری است. بیماری ها به راحتی توسط پرندگان و سایر ناقلان بین مزارع جابجا می شوند. هنوز مناطق زیادی وجود دارد که پساب یک مزرعه به همسایگان منتقل می شود و تصفیه نیز نشده است.

بسیاری از مزارع هنوز پساب خام تصفیه نشده را به محیط زیست تخلیه می کنند. برخی آن را قبل از تخلیه در حوضچه های رسوب گیر جمع آوری می کنند. اگرچه برخی سازمان‌های غیردولتی و دولتی تاکید دارند که پساب در حوضچه‌های رسوب‌گذاری نگهداری شود و تخلیه آن تنها پس از رسیدن کیفیت آب به حد مطلوب مجاز باشد، اما این امر به ندرت اتفاق می افتد.

در حال حاضر این صنعت شاهد تفاوت‌های بی‌سابقه‌ای در عرضه و انتقال میگوی منجمد به فرآوری کنندگان و در نهایت به مشتریان می باشد. هزینه کانتینرها از جنوب شرق آسیا تا ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا حدود 15000 تا 20000 دلار است ،حال آن که کانتینرهای اکوادور با حدود 6000 دلار به آمریکا می رسند. این تفاوت کافی است تا به اکوادور مزیت قیمتی فراتر از آنچه که قبلاً داشته اند را بدهد. این باید تأثیر چشمگیری بر نرخ صادرات چندین کشور داشته باشد.

«عرضه و تقاضا مطمئناً بر پایداری تأثیر می گذارد. از دیدگاه من، این صنعت به سمت پایداری در حال حرکت است، اگرچه در سطح جهانی ما هنوز به آنجا نرسیده ایم.»

تداوم تکیه بر آبزیان وحشی، فقدان مقررات و اجرای مناسب زیست محیطی و به طور کلی رویکرد سازماندهی نشده نسبت به توسعه مزارع جدید، همگی به عدم پایداری فعلی کمک می کند. برخی از کشورها نسبت به سایرین به پایداری صنعت میگو نزدیک‌تر هستند، اگرچه در بیشتر موارد صنعت جهانی هنوز سال‌ها با پایداری واقعی فاصله دارد.

استفان جی. نیومن دارای مدرک لیسانس از دانشگاه مریلند در مدیریت حفاظت و منابع (اکولوژی) و دکترا از دانشگاه میامی، در میکروبیولوژی دریایی است. او بیش از 40 سال تجربه کار در طیف وسیعی از موضوعات و رویکردهای آبزی پروری مانند کیفیت آب، سلامت حیوانات، امنیت زیستی با تمرکز ویژه بر میگو و ماهی قزل آلا دارد. او شرکت Aquaintech را در سال 1996 تاسیس کرد و تا به امروز به عنوان مدیر عامل مشغول فعالیت می باشد و به شدت بر ارائه خدمات مشاوره ای در سراسر جهان در زمینه فناوری های میکروبی و مسائل امنیت زیستی متمرکز است.

 

sgnewm@aqua-in-tech.com

www.aqua-in-tech.com

www.bioremediationaquaculture.com

www.sustainablegreenaquaculture.com