اعتماد 24 ساعته Businext سرویس دهنده!

یادداشت دبیرکل اتحادیه در خصوص به کارگیری دامپزشکان در صنعت آبزیان

یادداشت دبیرکل اتحادیه در خصوص به کارگیری دامپزشکان در صنعت آبزیان

یکی از عادات بد که متاسفانه در کل جامعه رواج پیدا کرده و البته منشأ آن هم بدنه حاکمیت در کشور است این است که حتی مسئولین درجه اول کشور هم که می خواهند با هم صحبت کنند به جای گفتگوی رودررو ( و حتی محرمانه) سخن و پیام خود را از طریق رسانه با طرف مقابل خود در میان می گذارند!!
این از عجایب روزگار ماست که در این کشور با آن روبرو هستیم.
همین رویه در میان مردم عادی نیز رواج یافته و حتی در خانه ها هم روش ” به درب گفتن برای این که دیوار بشنود” مرسوم شده که عادت بسیار بدی است.

راهکار اساسی حل بحران چیست؟
در موضوع ما نحن فیه که جنابعالی به آن اشاره کردید هم ظاهرا موضوع از این قرار است.خلاصه همه این مباحث این است که سازمان شیلات ایران از آن نظر که متولی تولید است و عضو کمیته مرکزی صدور مجوزهاست و ….. بنا به گزارشات و درخواست های فعالان صنعت آبزیان متوجه عدم کارایی دامپزشکان در رفع مسائل و نیازهای مراکز تکثیر و مزارع و واحدهای فراوری شده و در مجموع می خواهد این پیام را به سازمان دامپزشکی بدهد که در این زمینه چاره ای بیندیشد. [همین جا خوب است یادآوری کنیم که نتیجه این نظرخواهی از پیش روشن بوده و غالب نظرات فعالان بخش، بهره برداران و ذی نفعان و تشکل ها بر این است که روش موجود کارایی لازم را نداشته است . از سوی دیگر یادمان نرود که اصل نظرخواهی برای اجرای قانون از کسی که خود مخاطب قانون است اساسا وجاهت ندارد. ( در این باره باز هم سخن هست)]

حال سؤال اساسی این است که آیا راه اعلام این پیام نظرخواهی است؟ و آیا راه بهتری برای رسیدن به تعامل مطلوب وجود ندارد؟ آیا در جلسات مکرر و مداوم و فضای مطلوبی که میان دو سازمان برگزار می شود امکان طرح مطلب و حل مشکل نیست؟ به طور مرتب جلسات هفتگی و ماهیانه زیادی میان رؤسا و معاونین و کارشناسان دو سازمان برگزار می گردد؛ در کدام جلسه این موضوع مطرح و بررسی و کارشناسی شده که بدون نتیجه مانده و این الزام ایجاد شده که موضوع به کف خیابان کشیده شود؟
این روش در شرایطی به کار گرفته می شود که بخواهیم با کنایه و یا صورت غیر مستقیم حرفی را بگوییم آیا کار دو سازمان حاکمیتی به این جا کشیده؟ . در سطح عموم مردم ممکن است با طرف مقابل خیلی راحت و صمیمی نیستیم و از گفتن حرفی که باید بزنیم خجالت می کشیم، به همین خاطر سعی می کنیم به صورت غیر مستقیم منظور خود را به طرف مقابل بفهمانیم ؛ آیا سازمان شیلات از دامپزشکی خجالت می کشد و تشخیص داده که غیرمستقیم سخنش را بگوید؟ در روش ارسال پیام شیلات به دامپزشکی به روش نظرخواهی وگاهی نیز ممکن است احتمال وجود مشکلات دیگر با سازمان دامپزشکی مطرح باشد و به همان گونه که با شخصی که مشکل داریم منظور خود را با نیش و کنایه بیان می کنیم عمل شده است که قطعا چنین چیزی وجود نداشته و نخواهد داشت
بعضا ما مردم ممکن است انتقادی از کسی داشته باشیم اما نتوانیم آن را به صورت مستقیم به طرف مقابل بگوییم در این مواقع سعی می کنیم سوم شخصی پیدا کنیم و انتقاد خود را به گوش طرف مقابل برسانیم. آیا احتمال را هم در مورد این دو سازمان باید در نظر داشته باشیم؟
شخصا معتقدم هیچ یک از این فروض وجود ندارد و لذا تحلیل این که چرا باید پیام این دو سازمان هم عرض در نظام مدیریتی کشور باید از مسیری غیر از تعامل و مفاهمه منطقی باشد بسیار دشوار است؛ اما یک پاسخ وجود دارد که چرا در همه ی این مواقع به جای این که حرف خود را مستقیم بزنیم از راه های دیگری استفاده می کنیم تا به هدف خود برسیم و یکی از پاسخ هایی که می توان به این پرسش داد ظرفیت انتقاد پذیری ما می باشد. اکثر ما معمولا تحمل شنیدن انتقاد مستقیم را نداریم و احساس بدی از شنیدن هر گونه انتقاد از خود مان پیدا می کنیم به همین علت اطرافیان برای تذکر دادن و ایراد گرفتن از ما سعی می کنند از روش های غیر مستقیم استفاده کنند تا بدون ایجاد اختلاف و ناراحتی به هدف خود برسند.
حال چه این مشکل به لحاظ احتمال تحمل ناپذیری سازمان دامپزشکی از انتقادپذیری باشد و یا چه نباشد اصل کار قابل نقد است و امیدوارم این سخن به منزله انتقاد از شیلات پنداشته نشود و گفتگوهای بی مورد و کاملا حاشیه ای در این زمینه پایان پذیرد و به جای نظرخواهی و فضاسازی، ظرفیت گفتگوی صریح ایجاد شود. سازمان دامپزشکی و نظام آموزش دانشکده های دامپزشکی کشور هرگز نبایند ضعف موجود در آموزش در حوزه بهداشت و پیشگیری از بیماری های آبزیان و دانش دامپزشکان شاغل در این بخش را منکر شده و صرفا اهرم قانون را به رخ بکشند و شیلات و فعالان صنعت آبزیان هم هیچ گاه ضرورت بهره گیری از دامپزشکان خبره را منکر نبوده و نخواهند بود و اهرم نظرخواهی را بهانه ای برای انکار اصل موضوع نکرده و نخواهند کرد.