ضرورت همسویی تشکل های بخش شیلاتی
سالهاست که بحث اثرگذاری و کارکرد تشکل های شیلاتی در میان فعالان صنعت مطرح است و به لحاظ اهمیت موضوع، مجددا به بازنگری و تبیین این مبحث می پردازیم. همکاران عزیز به خاطر دارند که سخن آغازین تعداد زیادی از بولتن های اتحادیه به این موضوع بسیار مهم اختصاص داشته و هر بار تلاش داشته ایم که از منظری خاص به بحث تشکل ها بپردازیم.
در یکی دو ماه اخیر مجددا با تحولاتی که در این حوزه ایجاد شد بحث اثرگذاری تشکل ها به یک موضوع مورد بحث در محافل شیلاتی تبدیل شد. در گروه تلگرامی پر جنب و جوش “کانون پرورش دهندگان ماهیان گرمابی” که یک جمعیت قریب 2000 نفری را پوشش می دهد سوالی با این مضمون مطرح شد که ” در شرایط فعلی حضور تعاونی ها و تشکل ها چه کمکی به افزایش راندمان و پایداری می کند؟ ” این پرسشی مهم است که پاسخ به آن می تواند گره گشای بسیاری از مسائل باشد.
عموما انتظار ما این است که تشکلها معجزهگر باشند و حلال همه مشکلات؛ در حالی که چنین انتظاری فقط هنگامی صحیح و به جاست که پیش شرطهای لازم آن وجود داشته باشد. این پیش شرطها چیست؟ و اساسا چه تصوری از یک “تشکل خوب” داریم؟
برای ورود به بحث ابتدا باید شناخت استانداردی از یک تشکل اقتصادی خوب به دست داد. به بیان سادهتر باید همه ما بدانیم که یک تشکل اقتصادی، یک اتحادیه یا انجمن صنفی خوب چه انجمن و اتحادیه شیلاتی است و چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ رهبران این تشکل چه کسانی میتوانند باشند؟ و آنها چه خصوصیتهایی را باید داشته باشند؟
بدون آن که خود را در چارچوب تعاریف کلاسیک و گستردهای که در متون مختلف در این موارد مطرح شده محدود کنیم، بر اساس تجریه بیست و چند ساله در بخش شیلات، میتوانیم ویژگیهای مورد نظر خود را برشماریم:
1) کنشگری تشکلهای شیلاتی نباید متاثر از خطوط سیاسی باشد و منافع اعضا را درگیر حمایت یا عدم حمایت از این یا آن دولت کند.
2) علاوه بر آن نباید همانند تشکلهای سیاسی که در آن اکثریت در برابر اقلیت تصمیم گیری میکند عمل نمایند بلکه مبتنی بر کار کارشناسی (حتی اگر مخالف نظر تعداد کثیری از اعضا باشد) به کنشگری بپردازد و به اقناع اعضا بپردازد. به عبارت دیگر همواره معتثد باشد که کار کارشناسی اصل است نه چیز دیگر.
3) متعلق به همه اعضا باشد؛ پیشبرد منافع مشترک اعضا در برابر دولت، سازمانها و دیگر گروههای ذینفع را مدنظر قرار دهد.
4) یک تشکل حقیقی مبتنی بر انتخابات شفاف باشد.
5) رهبرانش مهارت لازم را داشته باشند؛ از نیازهای خاص و منافع اعضا آگاه بوده و از قدرت لابی گری و تعامل بالایی برخوردار باشند و حضوری فعال در عرصه عمومی نشان دهند.
6) هیئت مدیره باید شامل نمایندگانی از طرف همه بخشهای مختلف و نیز شرکتهای بزرگ
باشد و اینان وقتگذاری کافی داشته و کاملا با هم هماهنگ باشند.
7) و نهایتا این که نسبت قابل توجهی از اعضا (اعم از کوچکها و بزرگها) را در درون خود گرد آورد و از پشتیبانی همه جانبه اعضا برخوردار باشد.
البته ویژگیهای دیگری را هم میتوان برشمرد لیکن به همین مقدار هم که بررسی می کنیم مشاهده می شودکه تشکلهای موجود شیلاتی کشور دچار نقصان و کمبودهای فراوانی هستند.
همه ما میدانیم مادامی که در یک صنعت، دو پیشنهاد و دو صدا توسط دو انجمن و تشکل بر روی میز دولت قرار میگیرد، دولت هر دو را به کناری مینهد و بلکه بعضا برای فرار از پاسخگویی یا فرافکنی در توجه به درخواستها، به این دوگانگی دامن میزند. بررسی وضع موجود نشان میدهد که اولا تفرقه و پراکندگیهای موجود باعث تضعیف تشکلهای ما در همگرایی و گفتگو شده است و ثانیا مدیران فعلی تشکلهای شیلاتی ما عموما به این که صدای واحد از اصول فعالیت تشکلی است اعتقاد عملیاتی ندارند (هر چند که در سخن ادعا فراوان است).
اخیرا با چند اتفاق به ظاهر ساده ولی به شدت آسیب زا مواجه بودیم. از یک سو شاهد دو شقه شدن صنعت ماهیان سردابی بودیم و امروز دو تشکل مدعی رهبری و نمایندگی پرورش دهندگان قزل آلا را شاهد هستیم که هر دو عنوان “سراسری” و “ملی بودن” را یدک میکشند.
از سوی دیگر عملکرد اتحادیه گرمابی مورد سوال و تردید بسیاری از فعالان صنعت پرورش کپور ماهیان قرار گرفته است. در عین حال مکاتبات و مراجعاتی به اتاق بازرگانی برای ایجاد تردید در عملکرد اتحادیه تولید و تجارت آبزیان ایران انجام شده است. همه اینها در شرایطی است که ما همگی روزانه امکان تماس و ملاقات و مذاکره با یکدیگر را داریم اما همان آفتی که متاسفانه به جان مسئولان تراز اول کشورمان افتاده گریبان گیر فعالان و مدیران تشکلهای موجود شده است. اگر در کشور ما سران قوا و مقامات عالیه از طریق سخنرانی و مصاحبه با رسانههای عمومی و در انظار میلیونها ایرانی و میلیاردها خارجی به هم پیام میدهند و از یکدیگر انتقاد میکنند، مدیران تشکلهای شیلاتی هم در کانالهای تلگرامی و مراجعه به مقامات دولتی (وزارت جهاد کشاورزی، تعاون، اتاق بازرگانی، اتاق تعاون و …) به زیرآبزنی همدیگر مشغولند!! و از هر امکانی برای تضعیف دیگری استفاده میکنند؛ غافل از اینکه این اقدامات نه تنها هیچ کمکی به اعضای صنف نمیکند، بلکه همچون سم مهلکی بر پیکره زخم خورده آنان اثر منفی میگذارد.
مسلم است که گلایه، انتقاد، اختلاف دیدگاه و تفاوت منافع وجود دارد لیکن اگر حسن نیتی در کار باشد و منیت مطرح نباشد با همگرایی و گفتگو به راحتی میتوان این آثار سوء را برطرف ساخت. اتحادیه تولید و تجارت آبزیان ایران و هیئت مدیره و دبیرکل آن به تمام نقایص و ضعفهای خود واقف هستند و آمادگی کامل خود را به تعامل، گفتگو و ایجاد صدای واحد در صنف اعلام میدارند. ما به سهم خود در ایجاد این همسویی و هم افزایی تلاش کرده و خواهیم کرد و قطعا فعالان زیر بخش شیلاتی به یاد دارند که مواضع رسمی اتحادیه هرگز نفی تشکلهای رسمی دیگر نبوده و در آینده هم نخواهد بود؛ علیرغم آن که بیمهریهای برخی دوستان شامل حال اتحادیه بوده است. البته فرهنگ مشارکت و کار تشکلی در کشور ما به شدت ضعیف است و این شامل تشکلهای شیلاتی نیز هست اما صنعت شیلات نشان داده است که میتواند راه جدیدی در همین حوزه باز کند. آمارها این را میگوید و پیشینه ممتاز زیر بخش شیلات حکایت از تفاوت چشمگیر وضعیت ما با سایر بخشهای حوزه کشاورزی (و شاید دیگر بخشهای اقتصادی کشور) دارد.
صنعتی که تنها 0.2 % کل بهره برداران بخش کشاورزی را تشکیل میدهد ولی حدود 0.9 % کل تولید این بخش را دارد (یعنی 4.5 برابر راندمان بهتر) و 10 % کل صادرات بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده (11 برابر نسبت به سایر بخشها) قطعا میتواند در حوزه هم افزایی تشکلها، شفاف سازی و خدمات رسانی بهتر به اعضا نیز پیشتاز فعالیت تشکلی باشد.
به امید آن روز که چندان دور نیست…