اعتماد 24 ساعته Businext سرویس دهنده!

آمارهایی از تولید جهانی آبزیان با تکیه بر آبزی پروری در آب های داخلی، آبزی پروری ساحلی و آب های دور از ساحل با تکیه بر ارزیابی روش های مختلف تولید ماهی در قفس ، پن و پرورش ماهی با و بدون استفاده از غذای دستی

آمارهایی از تولید جهانی آبزیان با تکیه بر آبزی پروری در آب های داخلی، آبزی پروری ساحلی و آب های دور از ساحل  با تکیه بر ارزیابی روش های مختلف تولید ماهی در قفس ، پن و پرورش ماهی با و بدون استفاده از غذای دستی

جدول 1- تولید جهانی آبزیان ‌پرورشی بر اساس منطقه و تولیدکنندگان اصلی منتخب

داده های جدول 1 توزیع جهانی آبزی پروری را به تفکیک منطقه نشان می دهد که منعکس کننده وضعیت تداوم تسلط تعداد کمی از تولیدکنندگان عمده در سطوح جهانی، منطقه ای و زیر منطقه ای است. از سال 1991 چین آبزیان و جلبک های پرورشی بیشتری نسبت به سایر نقاط جهان تولید کرده است. سهم چین در تولید آبزی پروری جهان در سال 2020 مشابه سال های اخیر 56.7 درصد برای آبزیان و 59.5 درصد برای پرورش جلبک بوده است.

تولید گروه های اصلی گونه های پرورشی در مناطق و کشورها به طور قابل توجهی متفاوت است. برخی از کشورهای با درآمد متوسط بر تولید آبزی‌پروری داخلی انواع گونه‌های ماهی تسلط دارند. برخی مانند نروژ و شیلی (دارای مناطق وسیع حافظت شده از دریای مواج)، به‌علاوه چین (گروه با درآمد متوسط)  بر پرورش گونه‌های ‌ماهی در قفس‌های دریایی تسلط دارند. ماهی آزاد اقیانوس اطلس گونه غالب پرورش قفس دریایی گونه‌های سردابی است، در حالی که ماهی تولید شده توسط پرورش دهندگان قفس دریایی در چین عمدتاً گونه های گرمابی بوده و ترکیب آن‌ها متنوع تر است. شکل 2 الگوهای توزیع را در میان تولیدکنندگان پیشرو یا مناطق فرعی برای مقایسه گروه های گونه های اصلی منتخب نشان می دهد.

میگوهای دریایی بر تولید سایر سخت پوستان پرورشی در استخرهای آب شور که مربوط به  آبزی‌پروری ساحلی هستند ، غالب می‌باشند. اینها منبع مهم درآمد ارزی برای تعدادی از کشورهای در حال توسعه در آسیا و آمریکای لاتین هستند.

شکل 1- نرخ رشد سالانه تولید آبزی پروری آبزیان بر اساس قاره، 1990-2020.

شکل 2- توزیع تولید گروه های اصلی منتخب بر اساس گونه و نوع آبزی پروری، 2005-2020

شکل 3- مقایسه رشد صید و آبزی پروری بر اساس گروه کشورها و سطح درآمدی (به استثنای جلبک)، 1990-2020

در سال 2020، تولید جهانی آبزی پروری در آب های داخلی 54.4 میلیون تن بوده است. 44.4 درصد از کل تولیدات جهانی مربوط به گونه‌های جانوری و جلبک ها بوده و آبزی‌پروری در آب های داخلی 62.2 درصد از کل تولید آبزی پروری را به خود تخصیص داد. آمار پرورش انواع گونه های ماهی، داده‌های سایر گونه های دیگر در آبزی پروری داخلی را در سطح منطقه ای و جهانی کوچک نشان می‌دهد (جدول 2). با این حال، وضعیت توسعه و الگوی ترکیب گروه های غیر از ماهیان از منطقه ای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است.

در سطح جهانی، آبزی پروری آب های داخلی از روش ها و امکانات بسیار متنوعی استفاده می کند. عملیات و شیوه ها از نظر قدرت و توانایی های مالی ، سطح پیچیدگی های فنی و مدیریتی و میزان ادغام در زنجیره با سایر فعالیت های مرتبط بسیار متفاوت است. در سطح جهانی، پرورش ماهی و سایر گونه‌ها در استخرهای خاکی ، گسترده‌ترین روش کشت است.

کشت قفس و تا حدی پن نیز به طور گسترده در آبزی پروری داخلی استفاده می شود، اما اهمیت نسبی آن ها در بین کشورها بسیار متفاوت است. داده های جهانی در مورد کشت قفس داخلی و پن در دسترس نیست. بر اساس داده های موجود ، جدول شماره 3 آمارهای کشت در قفس و تولید در پن را در مقایسه با کل تولید ملی آبزی پروری آب های داخلی در کشورهای منتخب نشان می دهد.

سیاست ملی و محلی در بین کشورها از نظر کنترل دسترسی و استفاده از آب های آزاد عمومی برای آبزی پروری، از جمله کشت قفس و پن، متفاوت است. با مقررات مناسب، سرمایه‌گذاری در کشت قفس در آب‌های آزاد عمومی یک رویکرد مؤثر و کارآمد برای افزایش تولید آبزی‌پروری، همراه با کشت در برکه‌ها و دیگر روش‌های اثبات شده است.

در فیلیپین و اندونزی، کشت قفس و پن در رودخانه ها، دریاچه ها و آب‌بند‌ها برای دهه ها دستخوش توسعه چشمگیری بوده است. در سال های اخیر، کمپین هایی برای کاهش کشت قفس در برخی از منابع آبی آغاز شده‌ اشت. در چین، یکی از محورهای برنامه پنج ساله سیزدهم (2016-2020) “سبز” کردن فعالیت های اقتصادی مبتنی بر منابع طبیعی در این کشور، از جمله آبزی پروری، به ویژه در مناطق داخلی بود. اجرای سیاست سبزسازی مستلزم برنامه‌های پاکسازی هماهنگ محلی همراه با یک برنامه کاهش برای محافظت از جوامع و افراد آسیب‌دیده بود و اکثریت قریب به اتفاق قفس‌ها و پن‌ها حذف شدند (شکل 5). برخی از استان‌ها هنوز تعداد محدودی مجوز را بر اساس ارزیابی ظرفیت تحمل پهنه های آبی اعطا می‌کنند، اما فرآیند مجوز، مسائل زیست‌محیطی و حفاظتی را بر ارزش اقتصادی عملیات‌ کشت در قفس در اولویت قرار می‌دهد.
شکل 4- سهم ماهیگیری از آبزی پروری در کل تولیدات صید و آبزی پروری گونه های عمده، 2020

 

پرورش ماهیان دریایی و آبزی پروری ساحلی

آبزی پروری دریایی در تمام چرخه یا فقط در مرحله رشد در دریا انجام می شود. در مورد اول، چرخه تولید به طور کامل برای گونه‌های وابسته به مولد وحشی، در دریا انجام می‌شود، مثل صدف‌های دریایی. در غیر این صورت، ورود به دریا تنها به مرحله رشد چرخه تولید اشاره دارد که یک گونه از یک هچری در خشکی و گاهی حتی در آب شیرین تولید می شود، همانطور که در مورد ماهی سالمون اقیانوس اطلس وجود دارد. آبزی پروری ساحلی که معمولاً در استخرهای ساخته شده در خشکی یا در مناطق جزر و مدی انجام می شود، نقش مهمی در معیشت، اشتغال و توسعه اقتصادی در جوامع ساحلی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به ویژه در آسیا و آمریکای لاتین ایفا می کند.

در سال 2020، تولید جهانی آبزی پروری دریایی و ساحلی 68.1 میلیون تن بود که 33.1 میلیون تن آبزیان و 35 میلیون تن جلبک بود. تصویر تولید آبزیان دریایی و آبزی پروری ساحلی گونه های اصلی به تفکیک منطقه در جدول 2 ارائه شده است.

جدول 2- آبزی پروری در آب های داخلی و تولید آبزیان پرورشی دریایی و ساحلی به تفکیک منطقه و بر اساس گروه گونه های اصلی، 2020

توجه: ….. هیچ داده تولیدی در دسترس نیست. داده ها شامل تولید صدف و مروارید نمی شود. ممکن است به دلیل گرد کردن، داده ها با مجموع مطابقت نداشته باشند.

منبع: فائو

جداسازی پرورش آبزیان دریایی و آبزی پروری ساحلی سخت پوستان، نرم تنان و سایر بی مهرگان دریایی بر اساس ویژگی های بیولوژیکی این گونه ها و روش های کشت اتخاذ شده برای پرورش آنها نسبتاً آسان است. با این حال، این مورد برای ماهی‌ها و کشورهایی که گونه‌های مختلف‌ ماهی را در هر دو سیستم کشت می‌دهند، به دلیل تجمیع داده‌های تولید، صادق نیست. بر اساس اطلاعات و داده های منابع جایگزین، تصویری کلی از پرورش آبزیان دریایی و آبزی پروری ساحلی در اینجا برای اولین بار ارائه می شود که این موارد را به تفکیک نشان می دهد. در تفسیر این اطلاعات اولیه باید احتیاط کرد (شکل 5). در سال 2020، ماهی حاصل از آبزی پروری ساحلی 3.1 میلیون تن بود که 37.4 درصد از مجموع تولید را تشکیل می‌دهد و مجموع آبزی پروری دریایی و ساحلی 8.3 میلیون تن از آبزی پروری بود. سخت پوستان تقریباً به طور کامل از طریق آبزی پروری ساحلی حاصل شدند. سهم آبزی پروری ساحلی برای سایر آبزیان 19.4 درصد بود و پس از آن جلبک های دریایی (4.2 درصد) و نرم تنان (0.5 درصد) قرار گرفتند.

جدول 3- سهم کشت قفس و پن در تولیدات آبزی پروری آب های داخلی در کشورهای منتخب

نکته: … داده ها در دسترس نیستند یا تولید نمی شوند. تولید کشت پن در چین شامل مقداری خرچنگChinese mitten  است. برای مصر، کل تولید ماهی در آبزی پروری داخلی به کل تولید ملی آبزی پروری اشاره دارد.
منبع: فائو

شکل 5- ترکیب تولیدات آبزی پروری دریایی و ساحلی بر اساس گونه های اصلی 2016-2020

تولید آبزی پروری با غذادهی و بدون آن
تولید آبزی پروری از طریق غذادهی به تدریج از گونه های بدون غذادهی پیشی گرفت. سهم آبزی پروری بدون غذادهی در کل تولید آبزیان پرورشی از بیش از 40 درصد قبل از سال 2000 به 27.8 درصد در سال 2020 تنزل یافته، اگرچه تولید مطلق نسبتاً ثابت مانده است. در سال 2020، تولید بدون غذادهی گونه های حیوانی 24.3 میلیون تن بود که شامل 8.2 میلیون تن در آبزی پروری داخلی (عمدتاً کپور نقره ای و کپورسرگنده) و 16.2 میلیون تن بی مهرگان آبزی (عمدتاً دو کفه ای دریایی) بود.

در سیستم‌های پرورش چند گونه‌ای که در آبزی‌پروری در آب های داخلی و ساحلی انجام می‌شود، گونه‌های پرورشی که بدون غذادهی رشد می‌کنند می‌توانند به طور مستقیم از خوراک گونه‌های تغذیه شونده استفاده کنند، به‌ویژه زمانی که خوراک به شکل پودر استفاده می‌شود یا پلت خوراک ، پایداری پایینی دارد و به سرعت در آب حل می‌شود. بنابراین، مرز بین گونه‌هایی که مصرف  خوراک ندارند با گونه مصرف کننده اصلی خوراک در شرایط خاص کمتر مشخص می شود.
شکل 6- کاهش مقدار پرورش در قفس و پن در آب های داخلی چین در سال های اخیر

مناطقی مانند آفریقا توسعه پرورش گونه های آبزی بدون استفاده از غذادهی را تجربه نکرده اند. اگرچه کپورهای تصفیه کننده آبfilter-feeding carps) ) دردهه‌های 1950 و 1960 در برخی از کشورهای آفریقایی برای پرورش معرفی شدند، اما قبل از فرا رسیدن هزاره جدید  اگرچه از بین نرفتند ولی پرورش آن ها از رونق افتاد و با ماهی‌های تیلاپیا و گربه‌ماهی‌های محلی جایگزین شدند. شناسایی و توسعه گونه‌های ‌ماهی بومی برای ایفای نقش این نوع کپورماهیان در توسعه آبزی‌پروری کم‌هزینه داخلی با روش های بهبود یافته در بهره‌وری طبیعی آب پرورش، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است. با این حال، در مناطق ساحلی آفریقا، تلاش‌های مشترک (مانند راه‌اندازی هچری هایی با مالکیت بین‌المللی) برای تسریع توسعه در پرورش نرم تنان دریایی، یک گزینه واقعی برای افزایش تولید غذای آبزی است.

آبزی پروری فراساحلی

با افزایش رقابت برای فضای ساحلی دریا، علاقه فزاینده ای به پتانسیل گسترش آبزی پروری فراساحلی در آب های عمیق‌تر، دورتر از ساحل، با جریان های عموما قوی تر وجود دارد. گسترش آبزی پروری تجاری در فراساحل برای ماهی های دریایی با ارزش و ماهی آزاد در کشورهای دارای ظرفیت آبزی پروری پیشرفته مانند نروژ، ترکیه و چین و همچنین در کشورهای کمتر پیشرفته آبزی پروری مانند پاناما و ایالات متحده آمریکا آغاز شده است. سیستم‌های آبزی‌پروری فراساحلی پتانسیلی برای دستیابی به اقتصادهای با مقیاس بهتررا ارائه می‌دهند. مکان‌یابی مناسب، تأثیرات بسیار کمتری بر کیفیت آب، بستر و ارگانیسم‌های کف زی مرتبط با آن که در رسوبات کف زندگی می‌کنند، دارند و خطرات عملیاتی کمتری را در ارتباط با فعالیت‌های آبزی‌پروری به دنبال دارد. با این حال، این نیاز به ارزیابی دقیق تردارد.

مشارکت در آبزی پروری فراساحلی به دلیل سرمایه گذاری بالای مورد نیاز برای تجهیزات و خوراک کافی برای برآوردن نیازهای تولید انبوه کشت فراساحلی دچار محدودیت است. بنابراین، تامین مالی با ساختار مناسب برای حمایت از رشد این صنعت ضروری است. همچنین نقش فزاینده فناوری در قفس های دریایی، نیاز نیروی کار به ازای هر تن تولید را در مقایسه با آبزی پروری ساحلی یا نزدیک ساحل کاهش می دهد.

این به نوبه خود فرصت های شغلی برای کارگران غیر ماهر یا نیمه ماهر را کاهش می دهد. با این حال، کشت گونه‌های آبزیان پرورشی دریایی بدون استفاده از غذادهی در آب‌های غنی از مواد مغذی، مانند جلبک‌های دریایی و دوکفه‌ای، می‌تواند بیشتر شامل پرورش دهندگان متوسط و کوچک باشد، زیرا هیچ هزینه‌ای برای خوراک مورد نیاز نیست و سازه‌های پرورشی ارزان‌تر هستند.

صنعت و سازمان های نظارتی باید اطمینان حاصل کنند که اثرات زیست محیطی و اجتماعی حاصل از پرورش ماهی در دریا به درستی نظارت و مدیریت می شود. نه تنها برای درک اثرات افزایش مقیاس عملیات در سایت های  با عمق بیشتر، بلکه برای بهبود مدل سازی پیش بینی اثرات تجزیه و تحلیل بیشتری مورد نیاز است. همچنین درک کامل مزایای کشت گونه های بدون نیاز به تغذیه، از طریق جذب مواد مغذی یا ذرات، جذب کربن، یا افزایش تنوع زیستی از طریق فراهم کردن ساختارهای پرورشی مناسب فراساحلی، ضروری است.

گسترش آبزی پروری فراساحلی می تواند سهم قابل توجهی در دستیابی به اهداف تولید جهانی غذا، افزایش در دسترس بودن محصولات آبزی برای مصرف کنندگان و کاهش هزینه های تولید و در نتیجه احتمالاً قیمت های بازار داشته باشد. سپس این می تواند مزایای اجتماعی گسترده ای را از طریق بهبود تغذیه، کاهش فشار بر ذخایر ماهی وحشی و کاهش اتکا به دام های زمینی برای حمایت از نیازهای رو به رشد پروتئین حیوانی فراهم کند.

محصولات جانبی برای تولید پودر ماهی و همچنین استفاده از منابع پروتئینی کشاورزی برای جایگزینی پودر ماهی و روغن ماهی استخراج شده از منابع دریایی وحشی از اهمیت زیادی برخوردار است. در حالی که این موادِ جایگزینِ جدید چالش‌های خود را برای زنجیره‌های تامین خوراک نشان می‌دهند، با این وجود، پایداری آینده بخش آبزی‌پروری گونه‌های نیازمند خوراک دهی به شدت وابسته به تامین اجزای خوراک جدید و متعادل از نظر تغذیه است که این اثرات را کاهش ‌دهد.

منابع پروتئینی جایگزین برای اینکه از نظر اقتصادی و زیست‌محیطی مقرون به صرفه باشند، باید چندین معیار را داشته باشند: 1- از نظر تغذیه‌ای کافی باشد (یعنی قابل هضم و به طور مؤثر به عملکرد فیزیولوژیکی، رشد و وضعیت سلامت گونه‌های پرورشی آسیب نرساند). 2- برای آبزی پرورشی خوش طعم باشد. 3- به دست آمده از تولید پایدار و تا سطوح تجاری مقیاس پذیر باشد. 4- از نظر فیزیکی پایدار باشد.5 – به راحتی قابل حمل و از آن مهم تر دارای قابلیت نگهداری باشد 6- مغذی و با اثرات زیست محیطی و چرخه زندگی کوتاه‌تر باشد.

گسترش بخش آبزی پروری همراه با غذادهی مستلزم توسعه مواد اضافی و مقرون به صرفه برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده برای نأمین خوراک و تکیه کمتر بر مواد اولیه دریایی با منابع سنتی است. با افزایش تقاضا، رقابت برای مواد تشکیل دهنده خوراک و آگاهی از پایداری تولید خوراک تشدید می شود. در واقع، تولیدکنندگان مواد تشکیل دهنده خوراک به طور فزاینده ای ملزم به نشان دادن پایداری و قابلیت ردیابی هستند، از جمله از طریق طرح های صدور گواهینامه مانند طرح های شورای نظارت آبزی پروری (ASC)، شورای نظارت دریایی (MSC) وMarin Trust .

با توجه به محدودیت در دسترس بودن آب شیرین، کاهش مقادیر زمین های قابل کشت و کمبود مواد مغذی ضروری مانند فسفات ها، و نیز رقابت شدید برای اکثر منابع پروتئین گیاهی مورد استفاده در حال حاضر (هم برای مصرف انسان و هم برای خوراک حیوانات خشکی)، محصولات زراعی زمین تنها راه حل نیستند. برعکس، توسعه منابع پروتئین و روغن جایگزین و غیر سنتی، مانند جلبک دریایی، جلبک‌ها و ریزجلبک‌ها، پروتئین‌های تک سلولی، زیست توده میکروبی و حشرات و بازیافت ضایعات غذایی برای تامین نیازهای خوراک آبزی‌پروری در آینده حیاتی است( گلنکراس و همکاران، 2021) و به رشد پایدار آبزی پروری کمک می کنند (کوترل و همکاران، 2020).

از نظر شیوه های تغذیه خوب، تغذیه دقیق و استفاده از خوراک های فرموله شده بر اساس مراحل زندگی آبزیان پرورشی و ویژگی های تغذیه ای آنها بیشتر به کاهش هزینه های خوراک و کاهش هدر رفت کمک می کند، بنابراین بهره وری انرژی و منابع در سیستم های آبزی پروری بهبود یافته را تضمین می کند. علاوه بر این، به منظور پاسخگویی به تقاضای جهانی غذا در آینده برای غذای آبزیان ، این بخش باید در جهت بهبود خوراک گونه‌هایی مانند کپور و تیلاپیا که بیشترین سهم آبزیان را تشکیل می‌دهند، تلاش کند.

دیجیتالی شدن آبزی پروری: حکمرانی و فناوری

با گسترش فزاینده بسترهای فناوری دیجیتال، نرم افزار و زیرساخت ها و برنامه های کاربردی دیجیتال در آبزی پروری (البته با سرعت کمتر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه) به ویژه برای بهبود برنامه ریزی و مکان یابی کسب و کار، مدیریت ذخیره سازی در مزارع ، نظارت بر محیط زیست، پیشگیری از خطرات، امنیت زیستی و اتوماسیون هوشمند فعالیت های معمول روتین مزرعه به کار گرفته می شوند.

فن‌آوری‌های دیجیتال می‌توانند برای مقابله با بسیاری از چالش‌های تولیدی که این بخش با آن مواجه است و راه‌اندازی سیستم‌های هشدار اولیه برای هشدار به تولیدکنندگان در مورد رویدادهای حیاتی درونی و بیرونی مؤثر بر یک مرکز تولید مورد استفاده قرار گیرد. فناوری‌های دقیق در مزرعه منجر به مصرف کمتر خوراک و کاهش ضایعات، کیفیت بهتر آب و کاهش هزینه‌های نیروی کار می‌شود و در نتیجه پایداری زیست‌محیطی و اقتصادی مزارع را افزایش می‌دهد. دسترسی خارج از مزرعه به فن‌آوری‌های آبزی پروری با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (مانند تلفن‌های همراه و سایر دستگاه‌های الکترونیکی)، پلت‌فرم‌های تجارت الکترونیک و سیستم‌های پرداخت دیجیتال ، زنجیره‌های تامین را کوتاه می‌کند و هزینه‌های مبادله در سراسر زنجیره ارزش را کاهش می‌دهد.

برنامه ریزی و مکان یابی فضایی آبزی پروری به لطف فناوری دیجیتال بهبود یافته است. به عنوان مثال، در دسترس بودن تصاویر ماهواره ای و دسترسی به داده های اقیانوس شناسی، هیدرولوژیکی و هواشناسی (مانند دمای آب، الگوهای بارش، سطح شوری، فراوانی طوفان) از طریق سنجش از دور در مدت زمان طولانی، همراه با استفاده از پهپادهای تصویربرداری دیجیتال، باعث شده است نه تنها کیفیت و سرعت برنامه ریزی را بهبود بخشید، بلکه کاربرد جامع تری از رویکرد اکوسیستمی برای آبزی پروری (ecosystem approach to aquaculture ,EAA[1]) را ممکن ساخت.

به کارگیری فناوری دیجیتال (مانند حسگرها، ربات‌ها و دوربین‌ها) در عملیات تولید آبزی‌پروری، نظارت بدون وقفه و از راه دور بر آبزیان پرورشی و امکانات کشت را فراهم می‌کند که به طور قابل‌توجهی کارایی نیروی کار، دقت تغذیه، هوادهی، کیفیت آب و پایش پاتوژن را بهبود می‌بخشد. این پیشرفت‌های فن‌آوری واکنش سریع فزاینده‌ای به شرایط نامطلوب کشاورزی، کاهش هزینه‌های تولید را به لطف استفاده کارآمد از منابع ورودی و کاهش تلفات ناشی از سوء مدیریت یا خطای انسانی ممکن می‌سازد.

با این حال، حمایت فنی و مالی برای راه اندازی و پیشرفت فناوری های فوق ضروری است و چارچوب های حاکمیتی مساعد بسیار مهم هستند. به عنوان مثال، یک پلت فرم الکترونیکی برای بحث تعاملی، برنامه ریزی، تولید و انتقال اطلاعات به اشتراک گذاری و صدور گواهینامه می تواند جریان محصول و اطلاعات را در سراسر زنجیره تامین تسهیل کند و از تضاد بین کاربران ناشی از عدم تطابق اطلاعات جلوگیری کند. با این حال، حکمرانی برای توسعه و مدیریت چنین پلتفرمی از اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر این، هماهنگ سازی قوانین و استانداردهای ملی و بین المللی برای افزایش شفافیت، بهبود امنیت سایبری و کاهش شکاف دیجیتال ضروری است.

آبزی‌پروری چند تعذیه ای  یکپارچه[2]

در سیستم های یکپارچه آبزی پروری چند تغذیه ای (IMTA)، مواد مغذی حاصل از خوراک استفاده نشده و ضایعات دفع شده گونه های تغذیه شده ، به غذای گونه های استخراجی تبدیل می شود، در نتیجه انتشار مواد مغذی در محیط را کاهش داده و در عین حال بهره وری کلی را افزایش می دهد. علاقه فزاینده‌ای به IMTA به عنوان بخشی از برنامه‌های Blue Transformation[3] وجود دارد، که با این حال نیازمند طراحی قابل توجهی از امکانات و تجهیزات برای ترکیب گونه‌های مختلف در یک سیستم یکپارچه (مانند پرورش جلبک دریایی و پرورش نرم تنان دوکفه ای همراه با پرورش ماهی) است و مستلزم مدیریت اضافی برای تولید است که می‌تواند محصولات متعددی را به بازار عرضه کند. IMTA به عنوان یک سیستم برای پاکسازی زیستی در دریا یک راه حل بالقوه برای رسیدگی به نگرانی های آبزی پروری دریایی که پسماند های آلی و معدنی را در محیط آزاد می کند، ارائه می دهد.

سیستم های تولید یکپارچه کشاورزی-آبزی پروری (IAA[4])، که در آن دو یا چند فعالیت آبزی پروری و کشاورزی به طور همزمان یا متوالی انجام می شود، برای قرن ها در شرق آسیا و از دهه 1960 در آمریکای لاتین و آفریقا وجود داشته است، البته در مقیاس کوچکتر. IAA شامل سیستم های تولید دام-ماهی (به عنوان مثال پرورش خوک و ماهی)، پرنده-ماهی (پرورش اردک و ماهی) و برنج-ماهی/میگو است. این سیستم ها معمولاً گسترده یا نیمه فشرده هستند. ضایعات کشاورزی به یک سیستم ذخیره سازی ماهی وارد می شود – یا با افزودن کود یا با قرار دادن دام در محوطه هایی که مستقیماً بالای استخر قرار می گیرند – برای تقویت باروری آب و بهبود رشد ثانویه فیتوپلانکتون ها و زئوپلانکتون ها به عنوان غذا برای ماهی ها انجام می‌شود. از سوی دیگر، در سیستم‌های آبیاری-آبزی پروری یکپارچه (IIA)، گیاه به عنوان محصول اولیه و ماهی به عنوان محصول ثانویه، پساب غنی از مواد مغذی را برای رشد گیاه فراهم می‌کند. به همین ترتیب، در آکواپونیک – شکل جدیدتر IAA – عنصر گیاهی محصول اصلی تجاری است. این سیستم ها مزیت زیست محیطی مهمی را به همراه دارند: استفاده بهینه از منابع آب و همچنین مواد مغذی محلول که در غیر این صورت در پساب های یک سیستم آبزی پروری از بین می روند.

همه سیستم‌های تولید یکپارچه در جهان، به ویژه در سیستم‌های تولید در مقیاس کوچک و متوسط، زمانی که از نظر فنی امکان‌پذیر باشد، به عنوان یک طرح مورد توجه بزرگ باقی می‌مانند و منافع اقتصادی را برای کارآفرین فراهم می‌کنند. نیاز به استفاده مؤثر از منابع موجود بدون تأثیر منفی بر محیط، نیروی محرکه اتخاذ چنین سیستم های کشاورزی است.

ابتکار جدید فائو: دست در دست- تحلیلگری و تصمیم گیری چند معیاره در مورد جانمایی

ابتکار دست در دست فائو (HIHI[5]) از پروژه هایی است که در بیش از 35 کشور پشتیبانی می‌شود. یکی از این پروژه ها پتانسیل نیجریه را برای پرورش گربه ماهی آفریقایی و تیلاپیای نیل ارزیابی می‌کند. این مطالعه یک مورد آزمایشی برای سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی آبزی پروری (GIS) بود که تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA[6]) را اعمال می کند.

دست در دست از روش‌های منطقه‌بندی برای شناسایی مناطقی در داخل کشور که پتانسیل آبزی‌پروری خوب و در عین حال محقق نشده داراند، حمایت می‌کند. این برنامه همچنین ضوابط مختلف فائو و قوانین ویژه فنی کشور را از طریق میزگرد‌هایی برای کمک به تعریف اولویت‌ها هماهنگ می‌کند. بر اساس روش مدل‌سازی که قبلاً توسط FAO تعریف شده بود، تجزیه و تحلیل MCDA از یک جانمایی برای تعیین سیستم‌های پرورشی با سنجیدن عوامل مختلف – بسته به سیستم پرورشی – به استثنای مناطق حفاظت‌شده یا شهری شلوغ، منابع آب‌ بزرگ و مناطقی که در فاصله زیادی از جاده‌های اصلی قرار دارند، استفاده کرد.

این مطالعه منجر به مجموعه‌ای از نقشه‌ها شد که مناطق مناسب برای پرورش ماهی به روش متراکم هر دو گونه را نشان می‌دهد، و مناطق پیشنهادی در مقیاس منطقه‌ای و ایالتی را به سمت سیستم‌های حوضچه‌های یکپارچه غیر فشرده باز، با تأثیر بالقوه بالا بر کاهش فقر، بهبود تغذیه و امنیت غذایی ارائه کرد.

بر اساس شرایط طبیعی بهینه و دسترسی به بازار شهری، نتایج مورد مطالعه، ظرفیت رشد قابل توجهی را برای سیستم‌های پرورش متراکم ماهی در مناطق جنوب غربی، جنوب شرقی و شمال مرکزی نیجریه نشان می‌دهند، اما همچنین کمبود (یا عدم اعتبار) تامین انرژی و زیرساخت ضعیف حمل و نقل به عنوان عوامل محدود کننده اصلی برای کل زنجیره ارزش در این مناطق است. با این حال، پتانسیل فزاینده ای برای تولید انرژی فتوولتائیک [7]جایگزین از جنوب به شمال وجود دارد که فرصت های مناسبی را در سایت های واقع در منطقه شمال مرکزی ایجاد می کند. با این وجود امیدوار کننده ترین نقاط مورد مطالعه در ایالت های جنوب شرقی هستند.

مدل‌سازی سیستم‌های متراکم قفس تیلاپیا در آب‌های ژرف، پتانسیل قابل‌توجهی برای آبزی‌پروری دست‌نخورده را نشان می‌دهد که بازده سرمایه‌گذاری بالایی را در جنوب غرب، مرکز و شمال نوید می‌دهد (شکل 7).

شکل 7 :مدل‌سازی مکان‌های مطلوب برای پرورش ماهی تیلاپیا  در قفس به روش متراکم درمجموعه‌های آبی بزرگ نیجریه

https://sdlc.review.fao.org/confluence/download/attachments/4752761/MCDA_NGA_FishFarming_V1.4.pdf?api=v2

یادداشت ها: امتیاز مکان‌ها، حاصل جمع وزنی محاسبات و ضریب مکان شبکه بندی (معیارها) است که با مقادیر 0 تا 100 هنجار شده‌اند و 100 مربوط به مکان‌های ایده آل برای سیستم های پرورش فشرده ماهی تیلاپیا در قفس است.

مکان های نامناسب صورتی و مکان های مناسب آبی هستند. شناسایی مناسب‌ترین نقاط در نهایت منجر به فهرست کوتاهی از سدها یا مخازن پیشنهادی با بهترین شرایط برای سیستم‌های پرورش فشرده ماهی تیلاپیا در قفس می‌شود (لیست کوتاه در اینجا ارائه نشده است).